سایت رشته صنایع شیمیایی

ساخت وبلاگ
باسلام به بازدیدگننده گان عزیز :

دراین بخش از وبلاگ که منهای صنایع شیمیایی نام داره و با تمامی بخشهای وبلاگ فرق میکنه به شما بازدیدکننده گرامی اطلاعات مختلفی از دنیای کامپیوتر و اینترنت ارائه میدیم امیدواریم که مفید واقع بشه  

سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 352 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1389 ساعت: 16:53

شیمی‌ تجزیه با شناسایی ساختار فرمولی ، جدا سازی مواد ، اندازه‌گیری مقدار یک ماده و اجزا تشکیل دهنده آن سروکار دارد. از آنجا که جداسازی و اندازه‌گیری اجزای سازنده اجسام ، بر اساس خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها با استفاده از واکنشهای شیمیایی و دستگاههای آزمایشی انجام می‌گیرد، شیمی‌ تجزیه را می‌توان به دو بخش شیمی‌ تجزیه کلاسیک و شیمی ‌تجزیه دستگاهی تقسیم‌بندی کرد. بدیهی است که عملیات شناسایی و اندازه‌گیری به منظور تحقق سه هدف انجام می‌شود:

تعیین خواص کیفی

تعیین خواص کمی‌

تعیین ساختار مولکولی مواد
این دانش بیشتر جنبه عملی داشته و علاوه بر ارتباط با رشته‌های گوناگون شیمی ‌با اغلب رشته‌های مهندسی و علوم نیز پیوندی نزدیک دارد. شیمی ‌تجزیه در سالهای اخیر به دلیل پیدایش نظرات ، روشها و دستگاههای جدید اهمیت بسیار زیادی یافته و در صنایع گوناگون نیاز فراوان به آن احساس شده است. اهمیت این رشته از این ناشی می‌شود که مطالعه هیچ سیستمی ‌بدون دانستن درصد اجزا تشکیل دهنده آن ممکن نیست.

کاربرد شیمی‌ تجزیه در مسائل علمی‌ و صنعتی
پژوهش و توسعه
زمینه‌های پژوهش و توسعه عبارتند از شناسایی اجسام جدید ، پی بردن به ساختار مولکولی و خواص ویژه و طرح روشهایی برای اندازه‌گیری آنها یا شیوه‌هایی جدید برای شناسایی و اندازه‌گیری اجسامی ‌که تکنیکهای تجزیه‌ای مناسبی برای آنها وجود ندارد. همچنین شناسایی اشکالات یک روش و کوشش در برطرف کردن آنها مانند یافتن علل انفجار و مسموم شدن کاتالیزورها ، خوردگی وسایل و سرانجام شناسایی و حذف مواد مزاحم و سمی‌ در محیط کار ، افزایش بازده فراورده و استفاده از فراورده‌های جانبی از جمله موارد دیگر است.

کنترل
با تجزیه مواد اولیه ، واسطه و فراورده ، می‌توان به راحتی هر فرایندی را کنترل کرد و اشکالات فیزیکی ، مکانیکی ، شیمیایی و اقتصادی که در نتیجه تغییرات در مواد اولیه یا مواد اضافه شده حاصل می‌شود، را تشخیص داد. برای مثال ، می‌توان با تجزیه فراورده‌ها ، به دلیل نارضایتی خریداران پی برد، یا اصالت و مرغوبیت یک محصول را ثابت کرد. همچنین با توجه به نتیجه تجزیه مواد اولیه می‌توان برای انتخاب و خرید آنها از بین چند ترکیب پیشنهاد شده ، بهترین نوع را برگزید.

مراحل یک تجزیه شیمیایی
شیمی تجزیه کمی ، یعنی تعیین مقدار ماده شامل پنج مرحله است:

نمونه‌برداری

انحلال نمونه و شناسایی اجزا موجود در آن

جداسازی اجزا مورد نظر برای اندازه‌گیری

اندازه‌گیری اجزا مورد نظر

محاسبه و بحث در مورد نتایج
مشکل‌ترین قسمت یک تجزیه شیمیایی ، جداسازی ماده مورد نظر از دیگر مواد است. این مرحله اغلب مستلزم صرف وقت زیاد و دقت فراوان است. از اینرو ، اهمیت روشهای گزینش‌پذیر و ویژه برای تجزیه کمی‌ و کیفی معلوم می‌شود. در یک روش گزینش‌پذیر ، واکنشگر بکار رفته در شرایط معینی فقط با تعداد انگشت شماری از یونها یا اجسام ترکیب می‌شود. در یک روش ویژه ، واکنشگر بکار رفته در شرایط معین تنها با یک یون یا جسم ویژه ترکیب می‌شود. بنابراین ، در این روشها نیازی به جداسازی مواد خارجی نیست.

سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 357 تاريخ : دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت: 9:35

نمونه: نمونه ، قسمت انتخابی از ماده مورد آزمایش است، بطوری‌که تمام خواص آن ماده را دارا باشد.
نمونه کل: ماده‌ای است که از آن نمونه برداری می‌شود.
نمونه افزایشی: قسمتهای مساوی که از نمونه کل استخراج شده ، بعد به هم اضافه می‌شوند.
نمونه بزرگ: این نمونه از مخلوط کردن نمونه‌های افزایشی حاصل می‌شود و از لحاظ ترکیب شیمیایی و اندازه ذرات ، مانند نمونه کل است.
نمونه‌ای که برای تجزیه به آزمایشگاه فرستاده می‌شود، از نمونه بزرگ انتخاب می‌گردد و زیر نمونه نام دارد.
مراحل نمونه برداری
جمع‌آوری نمونه بزرگ
کاهش نمونه بزرگ به یک اندازه و تهیه نمونه کوچک
تهیه نمونه آزمایشگاهی از نمونه کوچک
برای تجزیه در آزمایشگاه مقدار نمونه در حدود یک میکروگرم تا یک گرم می‌باشد.

جدول روشهای شیمی تجزیه برحسب وزن نمونه

نام روش تجزیه

مقدار

نام نمونه

تجزیه ماکرو

2 تا 0.1gr

نمونه ماکرو

تجزیه نیمه میکرو

0.01 تا 0.1gr

نمونه نیمه میکرو

تجزیه میکرو

0.001 تا 0.01gr

نمونه میکرو

تجزیه زیر میکرو

3-10 تا 4-10

نمونه زیر میکرو

نکات قابل توجه در نمونه برداری
بطور کلی برای نمونه برداری و تجزیه یک ماده طبیعی یا یک فرآورده صنعتی ، باید نکات زیر را در نظر گرفت:

اطلاعات مربوط به گذشته و آینده ماده مورد آزمایش: به عنوان مثال سیمان ، که باید معین شود در سد سازی مصرف می‌شود یا در کارهای کم‌اهمیت‌تر.
تغییراتی که ماده می‌تواند تحمل کند: مثلا سایش چه اثری بر روی نمونه مورد آزمایش دارد؟ آیا باعث تجزیه یا اکسیداسیون آن می‌شود یا نه؟
رابطه بین ارزش ماده ، هدف و هزینه آزمایش: انجام یک آزمایش پرهزینه بر روی یک ماده ارزان قیمت ، صحیح نیست. مگر اینکه هدف آزمایش مهم باشد.
میزان صحت آزمایش: یعنی اگر نمونه برداری با صحتی بیشتر از اندازه‌ گیری صورت گیرد یا برعکس ، نتیجه آن اتلاف وقت خواهد بود.

نوع اطلاعات لازم: یعنی هدف از نمونه برداری و انجام آزمایش روی آن ، تنها شناسایی و محاسبه درصد اجزاء سازنده یک جسم است یا فقط تعیین فرمول شیمیایی آن مهم است و یا بررسی ساختار مولکولی و خواص فیزیکی و شیمیایی آن مورد نظر است.
حالت فیزیکی ماده ، میزان پایداری آن در شرایط معمولی و چگونگی انتقال و نگهداری صحیح نمونه ، از مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 376 تاريخ : دوشنبه 5 مهر 1389 ساعت: 9:26

صدرالدين‌ شيرازي‌ (ملاصدرا)
ملاصدراي‌ تكفير شده‌
-2-1 بسياري‌ از دانشوران‌ جهان، به‌ ويژه‌ ايران، تا زنده‌ بوده‌اند گرفتار مشتي‌ غوغا و بي‌سواد و جماعتي‌ قشري‌ و كوته‌نظر بوده‌اند وليكن‌ پس‌ از مرگ‌ بهره‌ يافته‌اند و افكار تابناك‌ آنها آغاز ناز و جلوه‌گري‌ كرده‌ و توتياي‌ ديدگان‌ خاص‌ و عام‌ گشته‌ است؛ براي‌ او مجالس‌ بزرگداشت‌ و تجليل‌ تشكيل‌ داده‌اند، شعرا و داستان‌ سرايان‌ در مدح‌ و ستايش‌ او داد سخن‌ داده‌اند و بر مرگ‌ او اسف‌ خورده‌اند و اشگ‌ ريخته‌اند.

‌اگر امروز اين‌ همه‌ بر سر فهم‌ افكار او سر و دست‌ مي‌شكنند و او را مايه‌ تفاخر حكمت‌ شعاران‌ مي‌دانند، در زمان‌ حيات‌ تكفيرش‌ كردند و او از ترس‌ توده‌ نادان‌ و خوف‌ جان‌ متواري‌ زيست. هيچ‌ بياني‌ نيكوتر از آنچه‌ خود او در مقدمه‌ «اسفار» از اين‌ اوضاع‌ كرده‌ و شرح‌ آن‌را گفته، رساتر و بهتر نيست. چه‌ بهتر كه‌ گوش‌ بدو فرا دهيم:
«.. مي‌خواستم‌ كتابي‌ بنويسم‌ كه‌ شامل‌ مسائل‌ پراگنده‌اي‌ باشد كه‌ در كتابهاي‌ گذشتگان‌ يافته‌ بودم. اين‌ مسائل‌ جامع‌ اقوال‌ مشائيان‌ و چكيده‌ اذواق‌ اشراقيان‌ و برخي‌ از اصول‌ رواقيان‌ بود.
«مطالبي‌ دريافته‌ بودم‌ كه‌ در هيچ‌يك‌ از كتابهاي‌ اهل‌ فن‌ و حكيمان‌ روزگاران‌ پيدا نمي‌شود و فوائدي‌ كه‌ هيچ‌يك‌ از عالمان‌ در آن‌ سخن‌ نگفته‌اند. مي‌خواستم‌ مسائلي‌ را در آن‌ بگنجانم‌ كه‌ روزگار همانند آنها را به‌ خود نديده‌ و دوران‌ افلاك‌ نظير آن‌را مشاهده‌ نكرده‌ است! «ليكن‌ موانع‌ از نيل‌ به‌ مقصود مانع‌ مي‌شد و دشمني‌ روزگار با سدهاي‌ استوار مرا از رسيدن‌ به‌ مراد باز مي‌داشت».


ملاصدرا


صدرالدين‌ شيرازي‌ (ملاصدرا)
ملاصدراي‌ تكفير شده‌
-2-1 بسياري‌ از دانشوران‌ جهان، به‌ ويژه‌ ايران، تا زنده‌ بوده‌اند گرفتار مشتي‌ غوغا و بي‌سواد و جماعتي‌ قشري‌ و كوته‌نظر بوده‌اند وليكن‌ پس‌ از مرگ‌ بهره‌ يافته‌اند و افكار تابناك‌ آنها آغاز ناز و جلوه‌گري‌ كرده‌ و توتياي‌ ديدگان‌ خاص‌ و عام‌ گشته‌ است؛ براي‌ او مجالس‌ بزرگداشت‌ و تجليل‌ تشكيل‌ داده‌اند، شعرا و داستان‌ سرايان‌ در مدح‌ و ستايش‌ او داد سخن‌ داده‌اند و بر مرگ‌ او اسف‌ خورده‌اند و اشگ‌ ريخته‌اند.

‌اگر امروز اين‌ همه‌ بر سر فهم‌ افكار او سر و دست‌ مي‌شكنند و او را مايه‌ تفاخر حكمت‌ شعاران‌ مي‌دانند، در زمان‌ حيات‌ تكفيرش‌ كردند و او از ترس‌ توده‌ نادان‌ و خوف‌ جان‌ متواري‌ زيست. هيچ‌ بياني‌ نيكوتر از آنچه‌ خود او در مقدمه‌ «اسفار» از اين‌ اوضاع‌ كرده‌ و شرح‌ آن‌را گفته، رساتر و بهتر نيست. چه‌ بهتر كه‌ گوش‌ بدو فرا دهيم:
«.. مي‌خواستم‌ كتابي‌ بنويسم‌ كه‌ شامل‌ مسائل‌ پراگنده‌اي‌ باشد كه‌ در كتابهاي‌ گذشتگان‌ يافته‌ بودم. اين‌ مسائل‌ جامع‌ اقوال‌ مشائيان‌ و چكيده‌ اذواق‌ اشراقيان‌ و برخي‌ از اصول‌ رواقيان‌ بود.
«مطالبي‌ دريافته‌ بودم‌ كه‌ در هيچ‌يك‌ از كتابهاي‌ اهل‌ فن‌ و حكيمان‌ روزگاران‌ پيدا نمي‌شود و فوائدي‌ كه‌ هيچ‌يك‌ از عالمان‌ در آن‌ سخن‌ نگفته‌اند. مي‌خواستم‌ مسائلي‌ را در آن‌ بگنجانم‌ كه‌ روزگار همانند آنها را به‌ خود نديده‌ و دوران‌ افلاك‌ نظير آن‌را مشاهده‌ نكرده‌ است! «ليكن‌ موانع‌ از نيل‌ به‌ مقصود مانع‌ مي‌شد و دشمني‌ روزگار با سدهاي‌ استوار مرا از رسيدن‌ به‌ مراد باز مي‌داشت».

«روزگار مرا از قيام‌ به‌ مقصود و رسيدن‌ به‌ هدف‌ مانع‌ آمده‌ و زمين‌ گيرم‌ كرده‌ بود؛ نمي‌توانستم‌ يافته‌هاي‌ خود را بيان‌ كنم؛ به‌ سبب‌ آنچه‌ مي‌ديدم‌ از دشمني‌ روزگار با پرورش‌ نادانان‌ و اراذل‌ و روشني‌ آتش‌ ناداني‌ و گمراهي‌ و زشتي‌ حال‌ و بدي‌ رجال. حقيقت‌ اين‌ است‌ كه‌ زمانه‌ مرا به‌ جماعي‌ كند فهم‌ و كانا مبتلا كرده‌ است‌ كه‌ چشمانشان‌ از ديدار اَنوار دانش‌ و اسرار آن‌ كور است‌ و ديدگانشان‌ همچون‌ شپرگان‌ از مشاهده‌ معارف‌ و تعمق‌ در آنها عاجز و ناتوان؛ اينان‌ تدبر در آيات‌ سبحاني‌ و تعمق‌ در حقايق‌ رباني‌ را بدعت‌ مي‌شمارند. نظر آنان‌ از ظواهر اجسام‌ برتر نمي‌رود، فكرشان‌ از اين‌ هيكلهاي‌ تاريك‌ و ظلماني‌ ارتقأ نمي‌يابد. اينان‌ مردم‌ را با مخالفت‌ و عناد خود از حكمت‌ و عرفان، محروم‌ كرده‌اند و آنها را به‌ كلي‌ از راه‌ علم‌ و اعتقاد بر علوم‌ مقدسه‌ الهي‌ و اسرار شريف‌ رباني‌ كه‌ پيامبران‌ و اوليأ بدان‌ كنايه‌ كرده‌ و حكيمان‌ و عارفان‌ بدان‌ اشارت‌ فرموده‌اند، دور مي‌دارند.»
«... جهل‌ و ناداني، ظاهر گشته‌ است‌ و علم‌ و حكمت‌ و شرف‌ آن‌ از ميان‌ رفته‌ است؛ عرفان‌ و اهل‌ آن‌ خوار گشته‌ و خلق‌ از دانش‌ و معارف، منصرف‌ شده‌اند و با عناد و سرسختي‌ از تحصيل‌ و تعلمي‌ آن‌ ممانعت‌ مي‌ورزند و طبايع‌ را از حكيمان‌ و فيلسوفان‌ نفرت‌ مي‌دهند و عالمان‌ و عارفان‌ و برگزيدگان‌ پاك‌ را مي‌رانند: كل‌ من‌ كان‌ في‌ بحرالجهل‌ و الحمق‌ اولج‌ و عن‌ ضيأالمعقول‌ و المنقول‌ اخرج، كان‌ الي‌ اوج‌ القبول‌ و الاقبال‌ اوصل‌ و عند ارباب‌ الزمان‌ اعلم‌ و افضل... هر آن‌ كس‌ كه‌ او در بحر جهالت‌ و حماقت‌ غوطه‌ورتر و از ضيأ معقول‌ و منقول‌ دورتر است، همو به‌ اوج‌ قول‌ و قله‌ اقبال‌ مردمان‌ نزديك‌تر و در نزد بزرگان‌ زمانه‌ دانشمندتر و داناتر است...»
«صدرا» از آغاز تحصيل‌ تا زمان‌ پختگي‌ و نضج‌افكار- اگر چه‌ احوال‌ گوناگون‌ و دگرگونيهاي‌ مختلف‌ پيدا كرد، سه‌ مرحله‌ را گذرانيد:

َ‌مرحله‌ شاگردي‌ و تحصيل‌
-3-1 در اين‌ مرحله‌ به‌ بررسي‌ انديشه‌هاي‌ فيلسوفان‌ و متكلمان‌ و خواندن‌ كتابهاي‌ مشائيان‌ و رواقيان‌ اشتغال‌ داشت‌ و در مقدمه‌ تفسيري‌ كه‌ بر سورة‌الواقعه‌ نوشته‌ اشاره‌ به‌ اين‌ دوره‌ كرده‌ گويد:
«پيش‌ از اين‌ من‌ بيشتر به‌ بحث‌ و تكرار اشتغال‌ داشتم‌ و كتابهاي‌ اهل‌ نظر و حكيمان‌ را مطالعه‌ مي‌كردم‌ و گمان‌ مي‌كردم‌ كه‌ چيزي‌ فرا گرفته‌ام؛ وليكن‌ وقتي‌ چشم‌ بصيرتم‌ باز شد و به‌ خود نگريستم، دريافتم‌ كه‌ اگر چه‌ چيزهايي‌ از احوال‌ مبدأ و تنزيه‌ ذات‌ باري‌ از صفات‌ امكان‌ و حدثان‌ و معاد نفوس‌ انسان‌ فرا گرفته‌ام، اين‌ همه‌ از علوم‌ حقيقي‌ نيست‌ و حقايق‌ عيان‌ جز با ذوق‌ و وجدان‌ دريافتني‌ نيست.»
‌و از اينكه‌ اوايل‌ عمر را بيهوده‌ گذرانده‌ و چون‌ اهل‌ جدك‌ مسلك‌ بحث‌ و جدال‌ را برگزيده‌ پشيماني‌ مي‌خورد، چنان‌كه‌ در مقدمه‌ اسفار مي‌گويد:
«... من‌ از خدا آمرزش‌ مي‌طلبم‌ به‌ سبب‌ آنچه‌ برخي‌ از عمر را به‌ پژوهش‌ انديشه‌هاي‌ فيلسوفان‌ و مجادلان‌ به‌ سر آوردم‌ و چون‌ آنها، در تدقيق‌ و گستاخ‌ زباني‌ و در تفنن‌ در بحث‌ بي‌پروا بودم... تا اينكه‌ به‌ روشنايي‌ ايمان‌ و ياري‌ خداي‌ منان‌ بر من‌ آشكار شد كه‌ قياس‌ آنها عقيم‌ و راهشان‌ غيرمستقيم‌ است، از اين‌ رو، رشته‌ همه‌ كارها را به‌ دست‌ وي‌ سپرديم‌ و به‌ پيامبر بيم‌ دهنده‌ او.»
برخي‌ گويند كه‌ صدرا در اين‌ مرحله‌ از عمر رساله‌ «طرح‌ الكونين» را نوشت‌ و در آن‌ رأي‌ خود را در وحدت‌ وجود صريحاً‌ واضحاً‌ بيان‌ داشت‌ كه‌ با مسلك‌ اهل‌ عرفان‌ مشابه‌ است.

َ‌مرحله‌ دوم، روزگار عزلت‌ و عبادت‌
-4-1 در اين‌ دوره‌ به‌ برخي‌ از جبال‌ قم‌ رفت‌ و مدت‌ درازي‌ در خلوت‌ و راز نياز با معبود حكيم‌ به‌ سر برد. گروهي‌ گفته‌اند كه‌ مدت‌ اين‌ عزلت‌ و خلوت‌ 15 سال‌ است‌ وليكن‌ مأخذ قول‌ خود را ذكر نكرده‌اند. در اين‌ مرحله‌ بود، كه‌ روح‌ تصوف‌ و ذوق‌ عرفان‌ در وجود او رسوخ‌ تمام‌ يافت‌ و او توانست‌ آنچه‌ از آرأ جدالي‌ و افكار مشائي‌ فراگرفته‌ پس‌ پشت‌ بيندازد و روحي‌ متواضع‌ و خليق‌ و با كمال‌ پيدا كند. خود او در اين‌ باره‌ مي‌گويد:
«نَفسِ‌ خويش‌ را با اصول‌ مجاهده‌ مشغول‌ كردم‌ و دل‌ من‌ با كثرت‌ رياضتهاي‌ سخت‌ افروخته‌ گشت، تا انوار ملكوت‌ بر آن‌ سرازير شد، پنهانيهاي‌ جهان‌ برين‌ براي‌ من‌ روشن‌ گشت‌ و انوار احديت‌ در دل‌ من‌ درخشيدن‌ گرفت‌ و الطاف‌ الهي‌ متواتر و پياپي‌ گشت؛ بدانسان‌ كه‌ بر اسراري‌ پي‌ بردم‌ و رموزي‌ بر من‌ كشف‌ شد كه‌ با برهان‌ نتوانستي‌ شد. بلكه‌ آنچه‌ پيش‌ از اين‌ برهان‌ فراگرفته‌ بودم‌ با فزونيهاي‌ بيشتري‌ از راه‌ شهود و بالعيان‌ ديدم...»

مرحله‌ تأليف‌ و بيان‌ آرأ و افكار
-5-1 بيشتر تأليفات‌ او به‌ طريق‌ اشراقي‌ و كشفي‌ است. نخستين‌ كتابي‌ كه‌ در اين‌ دوره‌ نوشت، كتاب‌ الاسفار الاربعه‌ است‌ و شايد كه‌ به‌ تأليف‌ آن‌ در اواخر مرحله‌ دوم‌ آغاز كرده‌ باشد.
‌اين‌ مراحل‌ سه‌گانه‌ ما را به‌ ياد مرحلي‌ مي‌اندازد كه‌ غزالي‌ نيز طي‌ كرد، اين‌ دو تن‌ هر دو نخست‌ به‌ تحصيل‌ و فراگرفتن‌ آرأ فيلسوفان‌ و متكلمان‌ پرداختند و سپس‌ آرأ فيلسوفان‌ و نظريات‌ متكلمان‌ را بيهوده‌ و گمراه‌ كننده‌ يافتند و گفتند كه: اين‌ سخنان‌ سالك‌ را به‌ حقيقت‌ نمي‌رساند، از اين‌ رو، آن‌ بحثها را ترك‌ گفتند و جدال‌ و پيكار و خصومتهاي‌ عقيدتي‌ را كنار گذاشتند و سرانجام‌ به‌ فضاي‌ عطر آگين‌ خيال‌انگيز تصوف‌ و فلسفه‌ اشراقي‌ دل‌ بستند و آرام‌ گرفتند.

َ‌ملاصدرا چگونه‌ تكفير شد؟
-6-1 روح‌ سودايي‌ و پژوهشگر فيلسوف‌ ما سرانجام‌ در تصوف‌ و اشراق‌ آرام‌ يافت، اما تصوف‌ و عرفان‌ با روح‌ سهل‌گيري‌ و تسامحي‌ كه‌ دارد و با برخي‌ دعاوي‌ عجيب‌ و شگفت‌ آن، همواره‌ مورد نفرت‌ و انزجار فقيهان‌ و اصحاب‌ ظاهر بوده‌ است. قهراً‌ اين‌ نفرت‌ و انزجار در دوره‌ صفويان‌ كه‌ دوران‌ اقتدار و فرمانروايي‌ فقيهان‌ و روزگار مذلت‌ و اختفأ حكيمان‌ و انديشمندان‌ بوده‌ است‌ بيش‌ از پيش‌ افزودن‌ گرديد؛ چنان‌كه‌ هر جا صوفي‌ يا عارفي‌ سراغ‌ مي‌گرفتند انواع‌ شكنجه‌ و زجر و تفتيش‌ او را عذاب‌ مي‌كردند تا به‌ توبه‌ وادارش‌ كنند. درين‌ راه‌ برخي‌ از فقيهان‌ و محدثان‌ كار را به‌ جايي‌ رسانيدند كه‌ لقب‌ «قاتل‌ صوفيان» گرفتند!
‌او نسبت‌ به‌ «محيي‌الدين‌ بن‌ عربي» (درگذشته‌ 638 ه'.ق) ارادت‌ خاصي‌ داشت‌ و در آثار خويش‌ از جمله‌ «اسفار» و «المبدأ و المعاد» از او به‌ بزرگي‌ و تعظيم‌ و تكريم‌ زياد ياد مي‌كند و در برخي‌ موضع‌ از و به‌ «حكيم‌ عارف» و «شيخ‌ جليل‌ مُحَقٍّق» تعبير مي‌كندو بسيار جاها به‌ اَفكار و آرايِ‌ او استناد مي‌كند و برخي‌ از اقوال‌ او را چنان‌ معتبر مي‌داند، كه‌ پذيرفتن‌ و يادگرفتن‌ آن‌را واجب‌ مي‌داند و در آرأ او احتمال‌ خطا نمي‌دهد. حاصل‌ آنكه‌ او را از اهل‌ كشف‌ و از پيشوايان‌ شهود و اشراق‌ مي‌شمارد و از او دفاع‌ شديد مي‌كند و نسبت‌ به‌ برخي‌ اقوال‌ او كه‌ ضعف‌ يا انحراف‌ از سنت‌ دارد، محمل‌ مي‌تراشد. اين‌ دو امر و امور ديگر، سبب‌ شد كه‌ معاصران‌ وي، به‌ ويژه‌ اهل‌ دين‌ و فقيهان، او را بد دين‌ و كافر بدانند. اينك‌ براي‌ روشن‌ شدن‌ مطلب‌ آن‌ امور را كه‌ دست‌آويز فقيهان‌ و اخباريان‌ و بهانه‌ تكفير عالمان‌ ظاهر بوده، ذيلاً‌ مي‌آوريم:
«.. در مذهب‌ ملاصدرا اختلاف‌ است، جمعي‌ از فقيهان‌ او را كافر مي‌دانند و او در چند مسئله‌ برخلاف‌ ظواهر حقه‌ شرعيه‌ سخن‌ رانده:
نخست، وحدت‌ وجود و آن‌را به‌ جايي‌ رسانيد، كه‌ در تفسير خويش‌ مي‌گويد: قال‌ محيي‌الدين‌ العربي‌ ماتَ‌ فرعون‌ مؤ‌مناً‌ موحداً‌ = محيي‌الدين‌ ابن‌ عربي‌ گفت: فرعون‌ با ايمان‌ و يكتاپرستي‌ مرد! بعد از نقل‌ اين‌ كلام‌ گفته: هذا كلام‌ يشم‌ منه‌ رائحة‌ التحقيق‌ يعني: اين، سخني‌ است‌ كه‌ از آن‌ بوي‌ تحقيق‌ مي‌آيد و همين‌ مفاد شعر جلال‌الدين‌ بلخي‌ است‌ كه‌ گفته:
چون‌ كه‌ بي‌ رنگي‌ اسير رنگ‌ شد/موسي‌يي‌ با موسي‌يي‌ در جنگ‌ شد
دوم، مسئله‌ ديگر كه‌ محل‌ لغزش‌ آخوند ملاصدرا است‌ آن‌ است‌ كه‌ او در شرح‌ اصول‌ كافي‌ و در تفسير سوره‌ بقره‌ و اسفار قائل‌ به‌ انقطاع‌ عذاب‌ شده‌ و خلود در جهنم‌ را منكر است. ليكن‌ ضرورت‌ اسلام‌ برخلاف‌ آن‌ است‌ كه‌ صريحاً‌ مي‌گويد: اولئك‌ اصحاب‌ النار هم‌ فيها خالدون؛

سوم، در كتاب‌ اسفار در بيان‌ مراتب‌ عشق‌ نوشته‌ كه‌ عشق‌ ساده‌ رويان‌ و جوانان‌ عشق‌ مجازي‌ است‌ و في‌الحقيقه‌ عشق‌ ورزيدن‌ به‌ خداست‌ نظر به‌ قاعده: المجاز قنطرة‌الحقيقه‌ = مجاز پل‌ است‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ حقيقت؛

چهارم، مسئله‌ معاد است، اگر چه‌ ملاصدرا در الشواهد الربوبية‌ گفته، كه‌ حق‌ آن‌ است‌ كه‌ معاد در جسم‌ عنصري‌ است، ليكن‌ چون‌ در مقام‌ تحقيق‌ اين‌ مطلب‌ برآمده، به‌ حسب‌ ظاهر عبارتش‌ از بدن‌ عنصري‌ چيزي‌ بيان‌ نكرده‌ است؛

پنجم، جنت‌ را بر چند قسم‌ كرده، اول‌ آن‌را حور و قصور و انهار و اشجار دانسته؛ ليكن‌ گفته‌ است‌ كه‌ آنها جنت‌ عوام‌ است‌ كه‌ جز خيال‌ حور و قصور و درختان‌ و ميوه‌هاي‌ بهشت‌ چيزي‌ نداشتند؛ باقي‌ اقسام‌ را چنان‌ دانسته‌ كه‌ از شعر ملاي‌ رومي‌ در مثنوي‌ ياد مي‌دهد كه‌ گفته:
هشت‌ جنت‌ چيست‌ اعمال‌ خوش‌ات/‌هفت‌ دوزخ‌ چيست‌ اعمال‌ بدت‌
داستاني‌ هم‌ معروف‌ است‌ كه: در كربلا يكي‌ از مدعيان‌ دانش‌ هر روز پس‌ از نماز صبح‌ بزرگان‌ صوفيه‌ را يكي‌ پس‌ از ديگري‌ لعن‌ مي‌كرد و از آن‌ جمله‌ يكي‌ صدرالدين‌ شيرازي‌ بود، كه‌ روزي‌ در مجاورت‌ او بود و آن‌ مدعي‌ او را نمي‌شناخت‌ و چون‌ از لعن‌ وي‌ فارغ‌ گشت، صدرا از سبب‌ لعن‌ خويش‌ پرسيد. در جواب‌ گفت: كه‌ اين‌ مرد به‌ وحدت‌ واجب‌ الوجود معتقد است! صدرا گفت: لعنش‌ كن‌ كه‌ او شايسته‌ لعن‌ توانست! او از شدت‌ ناداني‌ و تعصب‌ ميان‌ اعتقاد به‌ وحدت‌ وجود و وحدت‌ واجب‌الوجود فرقي‌ نمي‌گذاشت.»

‌در مقابل‌ اين‌ ايرادات‌ و تكفيرهاي‌ ظاهرپرستان‌ و فقيهان‌ صدرا هم‌ ساكت‌ نمي‌نشست، بلكه‌ بر آنها به‌ زبان‌ قلم‌ حمله‌ مي‌كرد و آنها را ظاهري‌ و قشري‌ و بي‌خبر از علم‌ و حكمت‌ قلمداد مي‌نمود. چنان‌كه‌ صاحب‌ مستدرك‌ گويد:
«... صدرا در كتابهاي‌ خويش‌ بر حاملان‌ دين‌ و فقيهان‌ طعن‌ زيادزده‌ و آنان‌ را به‌ جهل‌ نسبت‌ داده‌ و خارج‌ از زمره‌ دانشمندان‌ دانسته‌ است.» او در كتابها و رساله‌هاي‌ خود مانند «الواردات‌ القلبية» (ص‌ 58) و در تفسير خود بر شرح‌ «آية‌الكرسي» (ص‌ 352) زماني‌ كه‌ از انقطاع‌ عذاب‌ بحث‌ مي‌كند و در كتاب‌ «المبدأ و المعاد» (ص‌ 278) زماني‌ كه‌ از تحقير و تهاون‌ فقيهان‌ نسبت‌ به‌ حكمت‌ و فلسفه‌ و اهل‌ آن‌ سخن‌ مي‌گويد، آنها را به‌ انتقادي‌ تند و زننده‌ مورد عتاب‌ قرار مي‌دهد و مي‌گويد: «بي‌گمان‌ بيشتر آنها از جاهلان‌ هم‌ شوربخت‌ترند.»
‌او مي‌خواست‌ مردم‌ را به‌ سوي‌ فلسفه‌ فرا خواند؛ فلسفه‌اي‌ كه‌ جز وي‌ و تني‌ چند آن‌را نمي‌فهميدند. فلسفه‌ او از خيال‌ نيرومند و هوش‌ سرشارش‌ مايه‌ مي‌گرفت‌ واز يافته‌هاي‌ صوفيان‌ كه‌ مخصوص‌ خود آنها بود و در ميان‌ ديگران‌ سرايت‌ نيافته‌ بود. از اين‌ رو از آنچه‌ فقيهان‌ و عالمان‌ معاصرش‌ سود جستند او بي‌بهره‌ ماند، زيرا آنها در دلها و ديدگان‌ مردم‌ زندگي‌ مي‌كردند و در عقول‌ و عواطف‌ آنها تأثير به‌ سزايي‌ داشتند.

َ‌زمينه‌ آثار ملاصدرا
-7-1 صدرا در فلسفه‌ و حكمت‌ اشراقي‌ كتابهاي‌ كلاني‌ نوشته، كه‌ همواره‌ - يعني‌ از روزگار مؤ‌لف‌ - مورد توجه‌ طالبان‌ علم‌ و مشتاقان‌ فلسفه‌ قرار گرفته‌ است‌ و بيشتر آنها به‌ زيور چاپ‌ آراسته‌ شده‌ است. بيشتر كتابهاي‌ او در موضوعات‌ زير بحث‌ مي‌كند:
اولاً‌ - آنچه‌ مربوط‌ به‌ شناخت‌ مبدأ نخستين‌ و صفات‌ و آثار اوست‌ كه‌ در واقع‌ شامل‌ قسمت‌ اعظم‌ فلسفه‌ به‌ معني‌ كامل‌ آن‌ است.

ثانياً‌ - شناخت‌ راه‌ راست‌ و درجات‌ وصول‌ به‌ آن‌ - زيرا همه‌ راه‌ راست‌ را به‌ يك‌ اندازه‌ نمي‌شناسد - و چگونگي‌ صعود به‌ حضرت‌ باري‌ تعالي‌ و علم‌ نفس‌ كه‌ جزئي‌ از علم‌ طبيعي‌ است‌ و بحث‌ فيلسوف‌ ما در اين‌ قسمت، بسيار عميق‌ و پژوهشگرانه‌ است.

ثالثاً‌ - شناخت‌ معاد و روز رستاخيز و چگونگي‌ حضور در حضرت‌ حق‌ و ورود به‌ سراي‌ رحمت‌ وي.

رابعاً‌ - شناخت‌ برانگيختگان‌ و برگزيدگان‌ الهي، از براي‌ دعوت‌ خلق‌ و نجات‌ نفس، مانند پيامبران‌ و اوصيأ و اوليأ.

خامساً‌ - ذكر اقوال‌ و آرأ منكران‌ و بد دينان‌ و كشف‌ فضايح‌ و نابساماني‌ كلمات‌ آنها و برخي‌ مسائل‌ ديگر.

َ‌تأليفات‌ مهم‌ ملاصدرا
-8-1 مهم‌ترين‌ آثار ملاصدرا (صدر المتألهين) به‌ قرار زير است:
-1 الاسفار الاربعة، كه‌ نخستين‌ بار در 926 صفحه‌ در تهران‌ در 4 جلد و قطع‌ بزرگ‌ به‌ سال‌ 1282 هجري‌ چاپ‌ شد. چون‌ به‌ زودي‌ اين‌ كتاب‌ جاي‌ خود را ميان‌ دانشمندان‌ و حكمت‌دانان‌ باز كرد، فاضلان‌ و دانشمندان‌ به‌شرح‌ و تحشيه‌ آن‌ پرداختند، كه‌ از آن‌ شرحها طهراني‌ در كتاب‌ خود 9 شرح‌ و حاشيه‌ نفيس‌ و سودمند را نام‌ مي‌برد. چاپ‌ دوم‌ اين‌ كتاب‌ به‌ سال‌ 1378 هجري‌ قمري‌ در مطبعه‌هاي‌ جديد انجام‌ گرفت‌ و به‌ ترتيبي‌ نيكو چاپ‌ شد، كه‌ در حاشيه‌ آن‌ شش‌ حاشيه‌ گنجانيده‌ شده‌ است:
-1 حاشيه‌ حكيم‌ آقا علي‌بن‌ جمشيد نوري‌ اصفهاني‌ (در گذشته‌ 1246 ه'.ق)؛
-2 حاشيه‌ مرحوم‌ حاجي‌ هادي‌ بن‌ مهدي‌ سبزواري‌ معروف‌ به‌ ملا هادي‌ سبزواري‌ (1288-212 ه'.ق) صاحب‌ منظومه‌ و شرح‌ معروف‌ آن؛
-3 حاشيه‌ فيلسوف‌ نامدار آقا علي‌ مدرس‌ بن‌ عبدالله‌ زنوزي‌ تبريزي‌ صاحب‌ بدايع‌الحكم‌ (در گذشته‌ 1310 ه'.ق)؛
-4 حاشيه‌ حكيم‌ اسمعيل‌ بن‌ سميع‌ اصفهاني‌ شاگرد حكيم‌ ملا علي‌ نوري، (در گذشته‌ 1277 ه'.ق)؛
-5 حاشيه‌ مدرس‌ نامدار «محمد بن‌ معصوم‌ زنجاني»، صاحب‌ حاشيه‌ بر منظومه‌ سبزواري‌ (در گذشته‌ به‌ سال‌ 1349 ه'.ق)؛
-6 حاشيه‌ علامه‌ سيد محمد حسين‌ طباطبايي‌ (در گذشته‌ 1361 ه.ش) صاحب‌ تفسير الميزان.
‌گفتني‌ است‌ كه‌ كتاب‌ اسفار شامل‌ بحثهاي‌ زير است:
-1 امور عامه‌ و آن‌ چنان‌كه‌ مؤ‌لف‌ گويد درباره‌ طبيعت‌ وجود و عوارض‌ ذاتي‌ آن‌ است.
-2 علم‌ طبيعي‌ و اقسام‌ آن.
-3 علم‌ الهي، يا شناخت‌ ربوبيت‌ و حكمتِ‌ الهي.
-4 علم‌ نفس‌ از مبدأ تكوين‌ تا آخرين‌ مقامات‌ آن، كه‌ معاد باشد.

‌مؤ‌لف‌ اين‌ كتاب‌ را در زمان‌ حيات‌ استادش‌ «ميرداماد» (وفات‌ 1041 ه'.ق) نوشته‌ است. زيرا در جلد دوم‌ اين‌ كتاب‌ (ص‌ 111، چاپ‌ طهران) به‌ بقأ عمر و سلامت‌ او دعا كرده‌ است.
‌برخي‌ از محققان‌ سال‌ تأليف‌ آن‌را پيش‌ از 1025 هجري‌ نوشته‌اند.

-2 المبدأ و المعاد، كه‌ مشتمل‌ بر 270 صفحه‌ متوسط‌ است‌ و در سال‌ 1314 ه'.ق‌ چاپ‌ شده‌ است.
‌اين‌ كتاب‌ در دو فن‌ است: -1 ربوبيات؛ -2 معاد بيان‌ آن‌ متوسط‌ است‌ و مؤ‌لف‌ روش‌ تحقيق‌ كتاب‌ «اسفار» را اينجا نيز از دست‌ نداده‌ و ميان‌ دو مسلك‌ اهل‌ بحث‌ و اهل‌ عرفان‌ توفيق‌ داده‌ است. نسخه‌اي‌ خطي‌ از اين‌ كتاب‌ به‌ رقم‌ (421) در كتابخانه‌ اهدايي‌ آقاي‌ مشكوة‌ به‌ دانشگاه‌ وجود دارد.

-3 الشواهد الربوبية‌ في‌ المناهج‌ السلوكية، كتاب‌ نسبتاً‌ مختصري‌ است‌ به‌ روش‌ عرفاني، كه‌ در سال‌ 1286 ه'.ق‌ به‌ قطع‌ متوسط‌ در 246 صفحه‌ چاپ‌ شد. برخي‌ از محققان‌ گفته‌اند كه‌ اين‌ آخر كتاب‌ صدرا است‌ و مؤ‌لف‌ آن‌را براي‌ تدريس‌ جهت‌ مبتديان‌ فلسفه‌ نوشته‌ بوده‌ است.
‌اخيراً‌ اين‌ كتاب‌ را آقا سيد جلال‌ آشتياني‌ تصحيح‌ و با مقدمه‌ و برخي‌ حواشي‌ سودمند به‌ خرج‌ دانشگاه‌ مشهد چاپ‌ كرد.

-4 اسرار الاَّيات‌ و انوار البينات، در شناخت‌ اسرار آيات‌ خداي‌ و صنعتها و حكمتهاي‌ وي‌ بنا بر روش‌ عارفان. مؤ‌لف‌ در اين‌ كتاب‌ آيات‌ قرآني‌ را با بحثهاي‌ خويش‌ تطبيق‌ كرده‌ است. اين‌ كتاب‌ در سال‌ 1292 ه'.ق‌ چاپ‌ شده‌ است.

-5 مشاعر، به‌ روش‌ عرفانيان، كه‌ در سال‌ 1315 ه'.ق‌ بالقطع‌ كوچكي‌ در 108 صفحه‌ چاپ‌ شد. اين‌ كتاب، دوباره‌ با برخي‌ حواشي‌ و تعليقات‌ غلامحسين‌ آهني‌ چاپ‌ شده‌ و سودمند است.
«شيخ‌ احمد زين‌الدين‌ احسائي» بر اين‌ كتاب‌ رد نوشته‌ است.

-6 الحكمة‌ العرشية، كه‌ آن‌را هم‌ به‌ روش‌ اهل‌ عرفان‌ نوشته‌ است، اين‌ كتاب‌ به‌ همراه‌ «مشاعر» چاپ‌ شده‌ و احسائي‌ بر اين‌ كتاب‌ نيز رد نوشته‌ است.

-7 شرح‌ الهداية‌الاثيرية، كه‌ مؤ‌لف‌ در اين‌ كتاب، با روش‌ مشائيان‌ و طريقه‌ اهل‌ بحث‌ پيش‌ رفته‌ و از مذهب‌ اصل‌ كتاب‌ كه، «الهداية‌الاثيرية» نام‌ دارد عدول‌ نكرده‌ است. اصل‌ كتاب‌ تأليفات‌ «اثيرالدين‌ مفضل‌ ابهري» (در گذشته‌ 663 ه'.ق)است.

-8 شرح‌ الهيات‌ الشفأ، كه‌ در سال‌ 1303 ه'.ق‌ به‌ قطع‌ بزرگ‌ با «الهيات‌ شفأ» در 264 صفحه‌ چاپ‌ شد و آن‌ ناتمام‌ است‌ و تا مقاله‌ ششم‌ رسيده‌ است.

-9 رسالة‌الحدوث، اين‌ رساله‌ بحث‌ مبسوط‌ و گسترده‌اي‌ است‌ در حدوث‌ عالم، كه‌ در سال‌ 1302 هجري‌ به‌ قطع‌ متوسط‌ در 109 صفحه‌ چاپ‌ شده‌ است. مؤ‌لف‌ از اين‌ كتاب‌ در «اسفار» - من‌ جمله‌ در (صفحه‌ 233، ج‌ 1) نقل‌ مي‌كند. از اين‌ رو بايد پيش‌ از «اسفار» تأليف‌ شده‌ باشد.

-10 رسالة‌ اتصاف‌ الماهية‌ بالوجود، اين‌ رساله‌ حدود 10 صفحه‌ دارد و در سال‌ 1302 ه'.ق‌ چاپ‌ شد. مؤ‌لف‌ در اين‌ كتاب‌ اصالت‌ وجود را اثبات‌ مي‌كند و مي‌گويد: وجود صورتي‌ در اعيان‌ است‌ و به‌ خودي‌ خود هستي‌ و قوام‌ دارد؛ وليكن‌ ماهيت‌ به‌ سبب‌ و به‌ وجود او هستي‌ مي‌يابد و به‌ خودي‌ خود چيزي‌ نيست، بلكه‌ از اعتبارات‌ وجود است‌ و به‌ قول‌ شيخ‌ شبستري:
وجود اندر كمال‌ خويش‌ ساريست‌/تعين‌ها امور اعتباريست‌
‌بايد دانست‌ كه‌ مسئله‌ اصالت‌ وجود يا ماهيت‌ از مسائل‌ مهم‌ و بارزي‌ است‌ كه‌ معركه‌ آرأ و افكار ناظران‌ باحثان‌ بوده‌ است. گروهي‌ از فلاسفه‌ به‌ اصالت‌ ماهيت‌ قائل‌ شده‌اند، مثل‌ شيخ‌ سهروردي‌ مقتول؛ گروهي‌ به‌ اصالت‌ وجود گراييده‌اند مانند فيلسوف‌ ما. اگر وجود را اصيل‌ دانسته‌اند ماهيت‌ را اعتبار گفته‌اند و اگر ماهيت‌ را اصيل‌ دانسته‌اند وجود را اعتباري‌ پنداشته‌اند. يك‌ گروه‌ سوم‌ نيز پيدا شده‌اند كه‌ به‌ اتحاد وجود و ماهيت‌ قائل‌ شده‌اند. از اين‌ جماعت‌ يكي‌ شيخ‌ هادي‌ بن‌ محمد امين‌ تهراني‌ (در گذشته‌ 1321 ه'.ق)معروف‌ است، كه‌ رساله‌اي‌ به‌ نام‌ اتحاد الوجود و الماهيه‌ نوشته‌ و در آن‌ اصالت‌ هر يك‌ از وجود و ماهيت‌ را بدون‌ ديگري‌ باطل‌ دانسته‌ است.

-11 رساله‌ سريان‌ الوجود، كه‌ گمان‌ مي‌رود همان‌ رساله‌ «طرح‌ الكونين» باشد، اين‌ رساله‌ حدود 16 صفحه‌ دارد و زماناً‌ بر تأليف‌ اسفار مقدم‌ است. در زمان‌ نگارش‌ اين‌ كتاب‌ صدرا به‌ اصالت‌ ماهيت‌ قائل‌ بوده‌ وليكن‌ در «اسفار» از آن‌ عدول‌ كرده‌ چنان‌كه‌ خود وي‌ گويد: «من‌ از قول‌ عارفان‌ در باب‌ اعتباري‌ بودن‌ وجود به‌ شدت‌ دفاع‌ مي‌كردم‌ و ماهيات‌ را اصل‌ در تحقق‌ مي‌دانستم، تا اينكه‌ خدا مرا هدايت‌ كرد و براي‌ من‌ كاملاً‌ واضح‌ و منكشف‌ شد كه‌ قضيه‌ به‌ عكس‌ اين‌ است.»
‌آنچه‌ صدرا در باب‌ وحدت‌ وجود در اين‌ رساله‌ بيان‌ داشته‌ با آنچه‌ در اسفار بيان‌ كرده، يكي‌ نيست.

-12 رسالة‌ في‌ القضأ و القدر، كه‌ حدود هفتاد و اند صفحه‌ دارد.

-13 رسالة‌ اكسير العارفين، در شناخت‌ حق‌ و يقين.

-14 رسالة‌ حشرالعوالم، در 30 صفحه، اين‌ كتاب‌ در حاشيه‌ «المبدأ و المعاد» چاپ‌ شده‌ است.

-15 رساله‌ خلق‌ الاعمال، كه‌ در حاشيه‌ كشف‌ الفوايد علامه‌ حلي‌ چاپ‌ شده‌ است. اين‌ رساله‌ را در آبان‌ ماه‌ 1340 خورشيدي‌ آقاي‌ سيد محمد علي‌ روضاتي‌ با گفتاري‌ از آقاي‌ جلال‌ همايي‌ زير عنوان‌ رساله‌ جبر و تفويض‌ در چاپخانه‌ حبل‌ المتين‌ اصفهان‌ در چهارده‌ صفحه‌ منتشر كرد.

-16 رساله‌ بعض‌ المسائل‌ العويضة، در جواب‌ سؤ‌الاتي‌ كه‌ «شمس‌الدين‌ محمد گيلاني‌ اصفهاني» (در گذشته‌ به‌ سال‌ 1097 ه'.ق)يكي‌ از معاصران‌ و شاگردان‌ او، از وي‌ كرده‌ است.

-17 رساله‌التصور و التصديق، كه‌ در سال‌ 1311 هجري‌ با «جوهر النضيد» علامه‌ حلي‌ در منطق، چاپ‌ شد.

-18 رسالة‌ في‌ اتحاد العاقل‌ و المعقول، كه‌ حدود 35 صفحه‌ دارد.

-19 كسر الاصنام‌ الجاهلية، در كفر بعضي‌ از جماعت‌ صوفيه. «صدرا» از اين‌ رساله، در ضمن‌ كتابهاي‌ ديگر نام‌ برده‌ است.

-20 رسالة‌ في‌ حل‌ الاشكالات‌ الفَلَكيه‌ في‌ الارادة‌ الجزافية، صدرا از اين‌ كتاب‌ هم‌ در اَسفار (ج‌ 1/176) نام‌ مي‌برد، وليكن‌ حاجي‌ سبزواري‌ در حاشيه‌ آن‌ مي‌گويد: «لم‌ نر تلك‌ الرسالة‌ = هرگز اين‌ رساله‌ را نديده‌ايم».

-21 حاشيه‌ بر شرح‌ حكمة‌الاشراق، كه‌ در سال‌ 1316 ه'.ق‌ چاپ‌ شده‌ است.

-22 رسالة‌ في‌ الحركة‌ الجوهرية.

-23 رسالة‌ في‌ الالواح‌ العماديه.

-24 رساله‌اي‌ در شرح‌ الرواشح‌ السماوية، تأليف‌ «ميرداماد»؛ كه‌ يكي‌ از مؤ‌لفات‌ مهم‌ «صدرا» مهارت‌ و تبحر وي‌ را در فن‌ حديث‌ و درايت‌ و شناخت‌ اساتيد مأثورات‌ مذهبي‌ نشان‌ مي‌دهد. اين‌ كتاب‌ حدود 500 صفحه‌ دارد و تمام‌ نشده‌ است. مؤ‌لف‌ تا حديث‌ 499 شرح‌ كرده‌ و تا باب‌ أن‌ الائمه‌ و لاة‌امر الله‌ و خزنة‌ علمه‌ رسيده‌ است.

-25 مفاتيح‌ الغيب، كه‌ شرح‌ اصول‌ كافي‌ چاپ‌ شده‌ و حدود 200 برگ‌ بزرگ‌ دارد، مؤ‌لف‌ آن‌را به‌ منزله‌ مقدمه‌ تفسير خود نوشته‌ است.

-26 تفسير القرآن‌ الكريم، كه‌ شامل‌ است‌ بر تفسير برخي‌ از سوره‌ها و آيات، كه‌ تمام‌ نشده‌ است، گويا مراد مؤ‌لف‌ آن‌ بوده‌ است، كه‌ تفسير كاملي‌ بنويسد، ولي‌ اجل‌ مهلتش‌ نداده‌ است. اين‌ كتاب‌ در سال‌ 1322 ه'.ق‌ 616 صفحه‌ به‌ قطع‌ بزرگ‌ چاپ‌ شده‌ است.
‌كتاب‌ مزبور شامل‌ تفسير سور و آيات‌ زير است:
‌تفسير سورة‌ الفاتحه‌ در 41 صفحه، تفسير سورة‌ البقرة‌ در 248 صفحه‌ تا آيه‌ 62 (كونواقردة‌ خاسئين)، تفسير آية‌ الكرسي‌ در 67 صفحه، تفسير سوره‌ نور در 68 صفحه، تفسير سورة‌ السجدة‌ در 23 صفحه، تفسير سورة‌ يس‌ در 86 صفحه، كه‌ در سال‌ 1030 هجري‌ از تأليف‌ آن‌ فراغ‌ يافت. تفسير سورة‌الواقعه‌ در 25 صفحه، تفسير سورة‌ الحديد در 42 صفحه، تفسير سورة‌ الجمعه‌ در 29 صفحه، تفسير سورة‌ الطارق‌ در نه‌ صفحه، تفسير سورة‌الزلزله‌ در 7 صفحه‌ و تفسير قرآن‌ (وتري‌ الجبال‌ تحسبها جامدة) در 3 صفحه‌ و تفسير سورة‌الاضحي. اين‌ كتاب‌ به‌ سال‌ 1322 ه'.ق‌ چاپ‌ شده‌ است.
‌جز اين‌ كتب‌ و رسايل، برخي‌ مؤ‌لفات‌ ديگري‌ نيز از او ياد كرده‌اند.

َ‌آرأ ملاصدرا
-13-1 اهميت‌ فيلسوف‌ ما به‌ سبب‌ آن‌ نيست‌ كه‌ كتاب‌ عظيمي‌ چون‌ اسفار اربعه‌ نوشته‌ است، بلكه‌ از آن‌ جهت‌ است‌ كه‌ در اين‌ كتاب‌ چند مطلب‌ تازه‌ بيان‌ كرده‌ كه‌ مجموعاً‌ متجاوز از يك‌ رساله‌ 40 صفحه‌اي‌ نمي‌شود و اگر اين‌ مرد بزرگ‌ به‌ جاي‌ نوشتن‌ يك‌ بار شتر كتاب‌ همين‌ رساله‌ را مي‌نوشت، هم‌ خود و هم‌ آيندگان‌ را دردسر كم‌ مي‌شد. امروزه‌ كه‌ وقت‌ براي‌ كسب‌ دانش‌ كم‌ شده‌ و گرفتاريهاي‌ مادي‌ و اقتصادي‌ حيات‌ انسان‌ از هر دوره‌ و عصري‌ زيادتر گشته، مجال‌ خواندن‌ يك‌ هزار و اند صفحه‌ به‌ قطع‌ بزرگ، آن‌ هم‌ در بحث‌ از جوهر و عرض‌ و ماده‌ و قوه‌ و فعل‌ و بقأ نفس‌ و مطالب‌ پيچيده‌ همانند آن‌ و صدها مسئله‌ دشوار ديگر وجود ندارد اما اگر كسي‌ طالب‌ حكمت‌ باشد مي‌تواند از وقت‌ زندگي‌ بزند و به‌ «غرولند» زن‌ و بچه‌اش‌ اعتنأ نكند و پي‌ تحصيل‌ كتاب‌ صغيرالحجم‌ و كثيرالمعنيي‌ برود تا مگر مشام‌ جانش‌ از حكمت‌ بويي‌ ببرد. به‌ هر حال، آن‌ چند مطلب‌ مهم‌ كه‌ مقام‌ فلسفي‌ و علمي‌ صدرا را بيش‌ از همه‌ آثار ديگرش‌ بالا برده‌ و او را زبان‌ زد اهل‌ تحقيق‌ كرده، به‌ ترتيب‌ عبارت‌ است‌ از:
-1 وحدت‌ وجود، اين‌ نظريه، تازگي‌ ندارد وليكن‌ بيان‌ صدرا صورت‌ ديگري‌ دارد، «همه‌ گويند ولي‌ گفته‌ سعدي‌ دگر است.» اين‌ بحث‌ موجب‌ شد حملات‌ فقيهان‌ به‌ سوي‌ او سرازير گردد و او را تكفير كنند و آشكارا لعنش‌ بفرستند و در ضمن‌ در عبادات‌ خودشان‌ او را نفرين‌ كنند.
همين‌ اندازه‌ كافي‌ است‌ بدانيم‌ - في‌المثل‌ - شيخ‌احمد حسائي‌ (در گذشته‌ 1243 ه'.ق) كه‌ خود او را مردم‌ تكفير كرده‌اند و به‌ سبب‌ پيروي‌ از ملاصدرا و برخي‌ افكار عجيب، او را بد دين‌ شمرده‌اند، جلوترها، فيلسوف‌ ما را تكفير كرده‌ و قول‌ او را به‌ شناعت‌ و زشتي‌ نسبت‌ داده‌ بود.
مذهب‌ «وحدت‌ وجود» كه‌ از قديم‌ گروهي‌ زياد از فيلسوفان‌ بدان‌ اعتقاد داشتند و وقتي‌ به‌ دست‌ «اشراقيان» رسيد، رنگ‌ ويژه‌اي‌ به‌ خود گرفت. گروهي‌ از شاگردان‌ صدرا نيز از اين‌ فكر متأثر شدند، از آن‌ جمله‌ يكي‌ شاگرد او و دامادش‌ فيض‌ بود، كه‌ حسابي‌ با او نيز در افتاد و در شرح‌ رساله‌ عرشيه‌ خطاب‌ به‌ او نوشت: «بگو من‌ خدا هستم‌ و مترس. تا هم‌ خود آرام‌گيري‌ و هم‌ ديگران‌ را راحت‌ كني.»
‌و در سده‌ يازده‌ و دوازده‌ هر كس‌ در ايران‌ بدين‌ مذهب‌ تمايلي‌ ابراز كرد، براي‌ خود نامي‌ بد از قبيل‌ كافر و زنديق‌ كسب‌ نمود! و حال‌ آنكه‌ همه‌ بخشهاي‌ اين‌ مذهب‌ با ديانت‌ مخالف‌ نيست. وليكن‌ قضيه، قضيه‌ مردمي‌ است‌ كه‌ امثال‌ اين‌ افكار را برنمي‌تابند و به‌ ظاهر هر كلام‌ توجه‌ دارند و آن‌ نيز جز يك‌ تفسير ندارد و آن‌ تنها قبول‌ چيزي‌ است‌ كه‌ خود مي‌فهمند.
و واقعاً‌ خطر بزرگي‌ است‌ كه‌ نظرات‌ دقيق‌ در دسترس‌ مردم‌ قرار گيرد؛ مردمي‌ كه‌ جز فهم‌ خود به‌ هيچ‌ اصل‌ ديگري‌ پاي‌بند و معتقد نيستند.
روزگار صدرا نيز، دور فقيهان‌ بود و وقتي‌ فكر وحدت‌ بر آنها عرضه‌ گشت‌ كه‌ فقيهان‌ سلف‌ در آن‌ بحث‌ نكرده‌ بودند و از رشته‌ آنها نبود؛ ميان‌ آنها معركه‌اي‌ جديد جهت‌ استنباط‌ و استنتاج‌ پديد آورد و اين‌ سؤ‌ال‌ برايشان‌ طرح‌ شد: «آيا قائلان‌ به‌ وحدت‌ وجود كافرند و حكم‌ به‌ نجاست‌ آنها مي‌توان‌ كرد يا نه.»
از اين‌ رو عده‌اي‌ آنها را تكفير كردند، وليكن‌ جماعتي‌ گفتند: معتقدان‌ به‌ اين‌ مذهب‌ مادام‌ ملتزم‌ به‌ احكام‌ اسلام‌ هستند، كافر نيستند حكم‌ به‌ نجاست‌ آنها نتوان‌ داد.

َ‌تفاسير از وحدت‌ وجود
-9-1 اولاً‌ كثرت‌ وجود و كثرت‌ موجود با هم، كه‌ آنچه‌ مردم‌ از اين‌ مطلب‌ مي‌فهمند، نزديك‌ به‌ همين‌ وجه‌ است.
ثانياً‌ وحدت‌ وجود و موجود با هم‌ و اين‌ مذهب‌ گروهي‌ از صوفيان‌ است، كه‌ گويند: در عالم‌ خارج‌ جز يك‌ ذات‌ كه‌ قائم‌ به‌ ذات‌ خويش‌ و حقيقت‌ منفرد و بدون‌ تركيب‌ است، چيزي‌ وجود ندارد. او حقيقت‌ حيات‌ ازلي‌ و ابدي‌ و وجود صرف‌ و دائمي‌ است‌ و ذاتاً‌ از شوايب‌ عدم‌ و اوصاف‌ امكان‌ منزه‌ است‌ و جز او چيزي‌ نيست‌ مگر پرتو روي‌ او و ماهيات‌ مظاهر انوار ذات‌ او هستند، اما خود اين‌ ماهيات‌ به‌ منزله: «سرابي‌ است‌ كه‌ تشنه‌اي‌ آن‌را آب‌ مي‌پندارد، ليكن‌ چون‌ به‌ سوي‌ آن‌ آمد، چيزي‌ نمي‌بيند، پس‌ خدا را پيش‌ خود مي‌يابد و خدا حساب‌ او را به‌ تمام‌ مي‌دهد»
و اما تعبيرهايي‌ مانند غير و سوي‌ و هويات‌ و اشيأ همه‌ جز اموري‌ داثر و فاني‌ و تعنيات‌ خالي‌ چيز ديگري‌ نيستند، چنان‌كه‌ جامي‌ گويد:
كل‌ ما في‌ الكون‌ و هم‌ او خيال‌او عكوس‌ في‌ مرايا او ظلال‌
ثالثاً‌ وحدت‌ وجود و تعدد موجود، بدين‌ معني‌ كه‌ وجود يك‌ حقيقت‌ واحد قائم‌ به‌ ذات‌ است‌ و آثار آن‌ جز ماهيات‌ صرف‌ و كليات‌ طبيعي‌ محض‌ چيزي‌ نيست، كه‌ وقتي‌ در ذهن‌ صورت‌ آن‌ حاصل‌ مي‌گردد، بر آن‌ نام‌ مفهوم‌ مي‌دهند، مانند مفهوم‌ آسمان‌ و زمين‌ و جانور و انسان‌ و ديگر تعنيات‌ مفهومي. اين‌ قول‌ را به‌ جماعتي‌ از متألهان‌ نسبت‌ داده‌اند.

رابعاً‌ وحدت‌ وجود و موجود در عين‌ كثرت‌ آنها و مثال‌ آن‌ بروجه‌ تقريب‌ چنين‌ است‌ كه‌ گوييم: اگر در برابر آفتاب‌ و محاذي‌ با آن‌ آيينه‌ها يا اجسام‌ صيقلي‌ شده‌اي‌ كه‌ قابل‌ انعكاس‌ باشد قرار دهيم‌ و آفتاب‌ بر آنها پرتو بيفكند، در نظره‌ نخستين‌ به‌ تعداد آن‌ آيينه‌ها و اجسام‌ آفتاب‌ مي‌توان‌ ديد، وليكن‌ چون‌ به‌ دقت‌ بنگريم‌ و به‌ ملاحظه‌ حقيقت‌ آفتاب‌ باريك‌ شويم‌ مي‌فهميم‌ كه‌ همه‌ اين‌ صور منعكسه‌ و آفتابهاي‌ متعدد از پرتو حقيقت‌ آفتاب‌ است‌ كه‌ يكي‌ بيش‌ نيست‌ و همه‌ آن‌ عكسها ظهورات‌ اين‌ جوهر اصيل‌ است‌ و حكايت‌ جمال‌ آن‌ و كاشف‌ از پرتوافكني‌ شمس‌ حقيقت. به‌ عبارت‌ ديگر، همه، مظاهر گوناگوني‌ است‌ كه‌ اين‌ حقيقت‌ يگانه‌ در آنها متجلي‌ مي‌گردد و چه‌ نيكو مي‌گويد شاعر فيلسوف‌ مشرب‌ كه:

و ما الوجه‌ الا واحد غير انه‌اذا انت‌ عددت‌ المرايا تعددا! نظر صدرا نيز در مورد اين‌ مسئله‌ اختلاف‌ دارد، بدين‌ معني‌ در رساله‌ سريان‌ الوجود صورت‌ سومي‌ را كه‌ در بالا شرح‌ داديم‌ پسنديده‌ و در مورد بحث‌ از ممكنات‌ چنين‌ مي‌گويد: «ممكنات، موجودات‌ متعدد متكثر هستند، كه‌ در خارج‌ وجود دارند. كثرت‌ آنها حقيقي‌ و عيني‌ است، زيرا وجود واحد است‌ و موجود، متعدد و متكثر.»

ولي‌ در «اسفار» وجه‌ چهارم‌ را بيان‌ كرده‌ و بر آن‌ رفته‌ است‌ كه: وجود در حقيقت‌ متعدد است‌ وليكن‌ در عين‌ حال‌ واحد حقيقي‌ نيز هست‌ و موجود نيز چنين‌ است. در واقع‌ او ميان‌ همه‌ انحأ وجود در اين‌ موضوع‌ جمع‌ كرده‌ است؛ زيرا از يك‌ سو تعدد وجود و موجود را مي‌پسندد و از يك‌ طرف‌ نيز وحدت‌ وجود و تعدد موجود را قبول‌ دارد.
چنان‌كه‌ ملاحظه‌ مي‌فرماييد در ميان‌ آرأ او تشتت‌ ديده‌ مي‌شود، ليكن‌ او تأكيد و اصرار مي‌كند و مي‌گويد: فهم‌ اين‌ مسئله‌ نيازمند فطرتي‌ ويژه‌ است‌ و انگار رأي‌ خود را چنين‌ توجيه‌ مي‌كند كه: مراد وي‌ از معني‌ تعدد وجود، حقيقتي‌ مقابل‌ مجاز لغوي‌ قرار مي‌گيرد، وليكن‌ معني‌ وحدت‌ وجود، حقيقتي‌ است‌ كه‌ مقابل‌ مجاز عرفاني‌ قرار مي‌گيرد. چنان‌كه‌ در جايي‌ ديگر مي‌گويد. «اطلاق‌ وجود بر ماسوي‌ الله، مجاز لغوي‌ نيست، بلكه‌ در نزد خدادانان، مجاز عرفاني‌ است.»

هويات‌ و ممكنات‌ امور اعتباري‌ محض‌ هستند و حقايق‌ آنها جز اوهام‌ و خيالات‌ چيزي‌ نيستند و جز به‌ حسب‌ اعتبار حاصل‌ نمي‌شوند و تعيُّن‌ نمي‌يابند. وجود حقيقي، به‌ ذات‌ خويش‌ در تمام‌ مظاهر هويدا و پيداست‌ و موجب‌ ظهور ديگران‌ است‌ و به‌ وجود او و به‌ سبب‌ او ماهيان‌ ظهور مي‌يابند و همه‌ براي‌ او و با او و از او و در او هستند.
پس‌ از اين‌ بيان‌ به‌ سخن‌ معروف‌ امام‌ علي(ع) استشهاد مي‌كند كه‌ گويد: «او با همه‌ چيز هست، بدون‌ مقارنت‌ و در همه‌ چيز هست‌ بدون‌ ممازجت‌ و آميختن‌ با آنها؛ و غير از همه‌ اشيأ است، زيرا با وجود او همه‌ فاني‌ و زايل‌ هستند.»

نتيجه‌ آنكه، مذهب‌ فيلسوف‌ ما با مذهب‌ متصوفان‌ در قول‌ به‌ وحدت‌ و موجود اتفاق‌ دارد، ليكن‌ نبايد از اين‌ سخن‌ استنباط‌ حلول‌ يا اتحاد كنيم، زيرا معني‌ آن‌ دو دوگانگي‌ در اصل‌ وجود است‌ و نبايد پنداشت‌ كه‌ معني‌ اين‌ سخن‌ آن‌ است‌ كه: ممكنات‌ اعتبارات‌ محض‌ هستند و از واقع‌ بهره‌اي‌ ندارند. چنان‌كه‌ خود گويد: «بپرهيز از اينكه‌ با شنيدن‌ اين‌ عبارات‌ گمراه‌ گردي‌ و چنان‌ پنداري‌ كه‌ نسبت‌ ممكنات‌ به‌ ذات‌ آفريدگار به‌ وسيله‌ حلول‌ يا اتحاد يا اموري‌ مانند آن‌ است؛ اين‌ سخن‌ از مقصود ما سخت‌ دور است، زيرا حلول‌ يا اتحاد موجب‌ ثنويت‌ و دوگانگي‌ در اصل‌ وجود مي‌گردد.» و درباره‌ موجوديت‌ ممكنات‌ گويد: «براي‌ هر يك‌ از آنها آثار و احكام‌ ويژه‌اي‌ است، مقصود ما از حقيقت‌ چيزي‌ است‌ كه‌ مبدأ اثر خارجي‌ است‌ و مراد ما از كثرت‌ چيزهايي‌ است‌ كه‌ مستوجب‌ تعداد آثار و احكام‌ باشد، از اين‌ رو چگونه‌ امكان‌ دارد كه‌ ممكنات‌ در خارج‌ چيزي‌ نباشند و موجود نگردند.»
حاصل‌ آنكه‌ هر چه‌ هست‌ خداست‌ و ما سواي‌ او كه‌ به‌ منزله‌ پرتوي‌ از ذات‌ او است‌ همه‌ فقر و نياز و ضعف‌ است.

صدرا بر آن‌ است‌ كه‌ توحيد خاص‌ الخاص‌ يا اخص‌ همين‌ است‌ و مقصود از مجاز عرفاني‌ نيز همين‌ مي‌باشد.
-2 حركت‌ جوهري، حركت‌ خروج‌ شيء است‌ از قوه‌ به‌ فعل‌ به‌ طور تدريج. پس‌ اگر بطور دفعي‌ اين‌ امر انجام‌ گرفت، آن‌را تجدد يا حدوث‌ گويند نه‌ حركت، مثلاً‌ اگر يك‌ ماهي‌ كه‌ در شمال‌ حوضي‌ است‌ و به‌ سوي‌ جنوب‌ برمي‌گردد، اين‌ سير را حركت‌ گوييم‌ زيرا، اين‌ مسافت‌ را ماهي‌ به‌ تدريج‌ پيموده‌ و اما اگر پنج‌ گردو بر دو گردو بيفزاييم، چون‌ اين‌ افزايش، يك‌ مرتبه‌ حاصل‌ گرديده‌ سزاوار نام‌ حركت‌ نخواهد بود و آن‌را تجدد و حدوث‌ گويند.
به‌ عقيده‌ ارسطو و پيروانش‌ حركت، در چهار چيز واقع‌ مي‌شود: كم، كيف، وضع، اين.
الف: حركت‌ در كم‌ مقصود كم‌ متصل‌ است، نه‌ منفصل‌ كه‌ عدد باشد، مانند اينكه‌ شخص‌ لاغر كم‌كم‌ فربه‌ شود كه‌ به‌ تدريج‌ از لاغري‌ حركت‌ كرده‌ و چاق‌ و فربه‌ شده‌ است.
ب: حركت‌ در كيف، مانند حركت‌ رنگ‌ سيب‌ و رنگ‌ ماهي، از سبزي‌ و سفيدي‌ به‌ سرخي.
ج: حركت‌ در وضع، مثل‌ حركت‌ چرخ‌ چاه‌ و حركت‌ وضعي‌ زمين، كه‌ پيوسته‌ وضع‌ خود را تغيير مي‌دهد و سمت‌ بالاي‌ آن‌ به‌ پايين‌ و پايين‌ آن‌ به‌ بالا مي‌رود.
د: حركت‌ در اين، مانند حركت‌ انتقالي‌ زمين‌ و آنچه‌ از پيمودن‌ مسافات، تصور شود.
چون‌ چهار مقوله‌ نامبرده‌ در شمار اعراض‌ نه‌گانه‌اي‌ است‌ كه‌ ارسطو قائل‌ بوده‌ مشائيان‌ به‌ حركت‌ در جوهر معتقد نيستند و جوهر را محل‌ حركت‌ و امري‌ ثابت‌ و پايدار مي‌دانند، كه‌ از ازل‌ تا به‌ ابد جايگاه‌ اين‌ حركات‌ است‌ و چون‌ برخي‌ از دانشمندان‌ قديم‌ گفته‌اند كه‌ جوهر نيز حركت‌ مي‌كند، ابن‌سينا مي‌گويد كه: جوهر از جوهريت‌ حركت‌ مي‌كند كه‌ چه‌ بشود؟ اگر مقصود اين‌ است‌ كه‌ باز جوهر بشود، چون‌ در آغاز كار جوهر بود، هيچ‌ نيازي‌ به‌ اين‌ حركت‌ نخواهد داشت‌ پس‌ حركت‌ جوهري‌ معقول‌ نيست. اينك‌ عين‌ عبارت‌ او:
«... اما اينكه‌ بعضي‌ قائل‌ به‌ حركت‌ جوهري‌ شده‌اند از آن‌ است‌ كه‌ ديده‌اند مني‌ تدريجاً‌ به‌ صورت‌ حيوانيت‌ متكون‌ مي‌شود و تخم‌ گياه‌ تدريجاً‌ گياه‌ مي‌شود و به‌ اين‌ واسطه‌ توهم‌ كرده‌اند كه‌ در اينجا حركتي‌ است‌ وليكن‌ بايد دانست‌ كه‌ مني‌ پيش‌ از آنكه‌ حيوان‌ شود تكونات‌ ديگر عارض‌ او مي‌گردد كه‌ ميان‌ آنها استحاله‌هاي‌ كيفي‌ و كمي‌ هست‌ و در حالي‌ كه‌ هنوز مني‌ است، همواره‌ به‌ تدريج‌ استحاله‌ مي‌يابد تا موقعي‌ كه‌ صورت‌ مني‌ از او خلع‌ شود و عَلَقَه‌ گردد.

«و همچنين‌ است‌ حالش‌ در وقتي‌ كه‌ به‌ صورت‌ عَلَقَه‌ است‌ تا موقعي‌ كه‌ به‌ صورت‌ مضغه‌ درآيد، سپس‌ استخوان‌ و عصب‌ و عروق‌ و چيزهاي‌ ديگر شود كه‌ ما درك‌ نمي‌كنيم، تا وقتي‌ كه‌ صورت‌ حياتي‌ را بپذيرد و همچنين‌ همواره‌ تغيير مي‌كند و استحاله‌ مي‌شود تا در انسانيت‌ قوت‌ بگيرد و سرانجام‌ موقعي‌ برسد كه‌ صورت‌ انسانيت‌ از او جدا شود و بميرد. ظاهر اين‌ احوال‌ چنان‌ است‌ كه‌ به‌ نظر مي‌آيد اين‌ جمله‌ يك‌ حركت‌ است‌ از صورت‌ جوهر به‌ صورت‌ جوهري‌ ديگر و گمان‌ مي‌رود كه‌ در جوهر حركت‌ هست‌ و حال‌ آنكه‌ چنين‌ نيست‌ بلكه‌ سكونها و حركتهاي‌ متعدد در كار است.»

اما ملا صدرا مي‌گويد: جوهر از جوهريت‌ حركت‌ مي‌كند كه‌ كامل‌تر گردد و تمام‌ عالم‌ جسماني، آن‌ به‌ آن‌ كامل‌تر مي‌گردد و در آن‌ دوم، غير از آن‌ اول‌ است. ولي‌ صوري‌ كه‌ اشيأ مي‌پوشند، پوششي‌ بر روي‌ پوشش‌ خواهد بود، نه‌ آنكه‌ صورت‌ نخستين‌ را از دست‌ بدهد و صورت‌ دوم‌ به‌ جاي‌ آن‌ بپوشد، چنان‌كه‌ ارسطو تصور كرده‌ كه‌ آن‌را در اصطلاح‌ فيلسوفان‌ مشائي‌ خلع‌ و لبس‌ ناميده‌اند.

َ‌نتايجي‌ كه‌ از پذيرفتن‌ حركت‌ جوهري‌ بر مي‌آيد...
-10-1 اكنون‌ بايد ديد اگر ما حركت‌ جوهري‌ را بپذيريم‌ چه‌ مشكلاتي‌ را با اين‌ نظريه‌ حل‌ خواهيم‌ كرد و اين‌ فرضيه‌ كدام‌ خار را از سر راه‌ ما خواهد برداشت.
ملاصدرا حدوث‌ زماني‌ عالم، جسماني‌ بودن‌ روح‌ در هنگام‌ آفرينش‌ و روحاني‌ شدن‌ آن‌را در انجام‌ كار، از حركت‌ جوهري‌ استفاده‌ مي‌كند.
الف‌ - حدوث‌ زماني‌ عالم، حدوث‌ يعني‌ پيدا شدن‌ چيزي‌ تازه‌ و قدم‌ مقابل‌ آن‌ است‌ و حكيمان‌ در حدوث‌ و قدم‌ ماده‌ دو دسته‌ مخالف‌ تشكيل‌ داده‌اند.
حكيمان‌ مادي‌ گويند: اين‌ ماده‌ جسماني‌ كه‌ برگشت‌ همه‌ موجودات‌ به‌ آن‌ است، مخلوق‌ و مصنوع‌ ديگري‌ نيست‌ و ازلي‌ بوده؛ ناچار ابدي‌ هم‌ خواهد بود و حركت‌ ذاتي‌ ماده‌ است‌ كه‌ پرده‌ جهان‌ را نمايش‌ مي‌دهد.
دسته‌اي‌ ديگر ماده‌ را مخلوق‌ و مصنوع‌ مي‌دانند و خود اين‌ اشخاص‌ نيز دو دسته‌ تشكيل‌ داده‌اند: يكي‌ آنهايي‌ كه‌ به‌ حدوث‌ ذاتي‌ ماده‌ قائل‌اند؛ و ديگر آنان‌ كه‌ به‌ حدوث‌ زماني‌ گرويده‌اند.
ابن‌سينا و فارابي‌ مي‌گويند: اگر چه‌ ماده‌ مخلوق‌ و مصنوع‌ است‌ ولي‌ در زمان‌ خلق‌ نشده‌ و از مفهوم‌ خلق‌ و صنع، زمان‌ فهميده‌ نمي‌شود و هر اندازه‌ كه‌ در وهم‌ خود زمان‌ را امتداد دهيم، ماده‌ از آن‌ بيشتر بوده‌ و فقط‌ ماده‌ ذاتاً‌ حادث‌ است‌ و الا ماده‌ آني‌ از خدا جدايي‌ نداشته، چنان‌كه‌ سايه‌ چراغ‌ از چراغ‌ و حركت‌ كليد از حركت‌ دست‌ انفكاك‌ ندارد و با همه‌ اين‌ اوصاف، خدا علت‌ و موجد ماده‌ و چراغ‌ علت‌ سايه‌ و حركت‌ دست، سبب‌ و علت‌ حركت‌ كليد است.

شارحان‌ كتابهاي‌ ارسطو مي‌گويند كه: اين‌ حكيم، خدا را ناظم‌ و محرك‌ عالم‌ مي‌داند نه‌ آفريننده‌ آن. فيلسوف‌ ما مي‌گويد: ابونصر فارابي، بيهوده‌ سعي‌ كرده‌ عقيده‌ افلاطون‌ را كه‌ به‌ حدوث‌ زماني‌ قائل‌ شده، با رأي‌ ارسطو كه‌ تنها به‌ حدوث‌ ذاتي‌ معتقد است‌ جمع‌ كند و باز بيهوده‌ گفته‌ است‌ كه‌ مقصود افلاطون‌ هم‌ حدوث‌ ذاتي‌ است‌ و اين‌ جمع‌ و تأويل‌ از قصور فارابي‌ است‌ و چگونه‌ مي‌توان‌ چشم‌ از حدوث‌ زماني‌ پوشيد و تنها به‌ حدوث‌ ذاتي‌ قائل‌ شد؛ با آنكه‌ در اين‌ كار، تكذيب‌ انبياست؟!

باز، صدرا مي‌گويد: چون‌ طبيعت، به‌ حركت‌ جوهري، پيوسته‌ در تجدد است‌ نه‌ تنها عوارض‌ آن‌ به‌ گفته‌ مشائيان‌ تجدد مي‌يابد، بلكه‌ ذات‌ و گوهر طبيعت‌ نيز در حال‌ تجدد است‌ و چون‌ اين‌ تجدد در زمان‌ است‌ پس‌ در هر دقيقه‌ چندين‌ مرتبه‌ عالم‌ حادث‌ زماني‌ مي‌شود و سایت رشته صنایع شیمیایی...

ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 346 تاريخ : پنجشنبه 1 مهر 1389 ساعت: 18:51

هفت نظریه علمی که می تواند پایان جهان را پیش بینی کند
گروه فناوریهای نوین: بر اساس شواهد علمی موجود و مدارک تاریخی قدیمی نظریه هایی که به احتمال نابودی جهان تا سال ۲۰۱۲ پرداخته است مورد بررسی قرار گرفته است.
بسیاری از دانشمندان با توجه به شرایط کنونی زمین و بحرانهای موجود بسیار نگران حیات بشر بوده و به مطالعه بر روی حقایقی می پردازند که می تواند روزی منجر به اتمام حیات بر روی سیاره آبی شود. به اعتقاد برخی نظریه ها پایان یافتن جهان که در تقویم باستانی اقوام مایان تاریخ آن سال ۲۰۱۲ ذکر شده است می تواند به دلایل مختلفی به واقعیت تبدیل شود. نشریه تلگراف نیز با توجه به این نظریه ها و مدارک به بررسی برخی از این دلایل و میزان احتمال تحقق آنها تا سه سال آینده پرداخته است.
۱) حمله بیگانگان فضایی
این پدیده در ابتدا به موضوع بسیاری از آثار هنری علمی تخیلی تبدیل شد اما به تدریج محققان دریافتند که نگرانی از حمله بیگانگان به زمین رو به افزایش است. تعداد موارد مشاهده یوفوها افزایش پیدا کرده و نشانه ها و مدارک زیادی از مشاهده این پدیده های غریب ارائه شده است. از جمله این شواهد تلاش دولتهای مختلف در سرتاسر جهان برای کنترل یوفوها طی ۵۰ سال گذشته است. اما با وجود تمامی این شواهد و مدارک که بسیاری آنها را خیالی و زاده توهم شاهدان می دانند، احتمال وقوع حمله بیگانگان به زمین تا سال ۲۰۱۲ تنها ۰.۱ از ۱۰ تخمین زده شده است.
۲) برخورد با زمین
هزاران انجمن اینترنتی و سایتهای مختلف اعلام کرده اند زمانی در اوایل قرن ۲۱ میلادی سیاره ای ناشناخته با زمین برخورد کرده و یا از فاصله ای بسیار نزدیک از کنار آن عبور خواهد کرد و در نتیجه تمدن را نابود کرده و یا خسارات و دگرگونی های عظیم و جبران ناپذیری را بر روی زمین به جا خواهد گذاشت. این سیاره با نام خیالی "نیبیرو" سیاره ای در منظومه خورشیدی فرض شده است که در مداری نامنظم در حرکت بوده و هر سه هزار و ۷۰۰ سال یکبار به قسمتهای داخلی منظومه خورشیدی راه پیدا می کند. شواهد بسیار کمی برای اثبات این نظریه ارائه شده است که از آن جمله می توان به معرفی ۱۰ سیاره توسط ناسا در سال ۲۰۰۵ اشاره کرد که در خارج از منظومه خورشیدی به سر می برند و شاید تا سال ۲۰۱۲ به قسمتهای داخلی منظومه خورشیدی وارد شده و از نزدیکی زمین عبور کنند. با این همه احتمال وقوع این برخورد ۰.۲ از ۱۰ تخمین زده شده است.
۳) بحران خورشیدی
این بحران یکی از معدود سناریوهایی است که با انتهای تقویم مایانها در ارتباط است و می تواند پایه علمی داشته باشد. در این سناریو که احتمال وقوع آن ۰.۳ از ۱۰ برآورد شده است، تابش های شدید خورشیدی و یا انفجارهای گازی در دسامبر ۲۰۱۲ می تواند زمین را در خود غرق کرده و نوع بشر را به همراه اکو سیستم زمین نابود سازد. تاکنون شواهدی مبنی بر وقوع چنین پدیده ای در سال ۲۰۱۲ ارائه نشده اما ارتباطاتی میان دوره های ۱۱ ساله خورشیدی و چرخه زمانی تقویم مایانها یافته شده است. با این حال با وجود اینکه شعله های خورشیدی می تواند برای برخی از تجهیزات، ماهواره ها و فضانوردان مشکلاتی را ایجاد کند اما از قدرتی که بتواند زمین را حداقل تا سال ۲۰۱۲ ویران سازد برخوردار نخواهد بود. تنها خطر جدی که از سوی خورشید زمین را تهدید می کند، اتمام انرژی خورشید و بلعیده شدن زمین توسط این ستاره عظیم است که آن نیز تا پنج بیلیون سال آینده ممکن خواهد بود.
۴) تغییر قطبهای مغناطیسی
بسیاری معتقدند قطبهای مغناطیسی زمین در سالهایی نه چندان دور تغییر خواهند کرد و بر الگوی چرخش مداری زمین تاثیر گذاشته و فاجعه ای بزرگ را به وجود خواهد آورد. این افراد مدارکی از تغییر قطبی زمین در گذشته ارائه کرده و معتقدند این تغییرات را می توان با مطالعه نقاط خورشیدی و تئوری میدانهای مغناطیسی مشاهده کرد. در عین حال برخی معتقدند مایانها و مصریان باستان نیز از وقوع چنین پدیده ای در آینده آگاه بوده اند اما این راز امروزه توسط دولتها مخفی باقی مانده است. محققان دانشگاه پرینستون و تولوس در فرانسه با بررسی مدارک مختلف دریافته اند که سیاره زمین در حدود ۸۰۰ میلیون سال پیش دورانی را برای متعادل سازی قطبهای خود پشت سر گذاشته است. تغییر زاویه ۵۰ درجه ای در قطب شمال طی ۲۰ میلیون سال از جمله شواهدی است که محققان به آن دست یافته اند و بر همین اساس معتقدند امکان وقوع چنین پدیده ای وجود دارد اما طی یک میلیون سال آینده و درصد احتمال وقوع آن یک از ۱۰ خواهد بود.
۵) ابر آتشفشان
انفجار ابر آتشفشانی یکی از عظیم ترین انفجارهایی خواهد بود که در تاریخ بشر دیده شده و در اثر افزایش میزان ماگما در هسته زمین و عدم وجود راه فرار از این منطقه از زمین به وجود خواهد آمد. نتیجه چنین انفجاری پراکنده شدن میزان زیادی از گازهای سمی در اتمسفر زمین و پوشانده شدن قسمتهای زیادی از خشکی ها توسط ماگماها خواهد بود. تصاویری که توسط ماهواره ها طی سالهای گذشته به ثبت رسیده است نشانه هایی از تغییر را در سنگهای مذاب زیر زمینی نمایش می دهد که می تواند درصد احتمال این انفجار را یک از ۱۰ ساخته و مدارک علمی را برای اثبات این نظریه ارائه دهد.
۶) نقطه اوج نفتی
کاهش ذخایر نفتی جهانی قطعا واقعیتی است که می تواند به فروپاشی سرمایه گذاری و اقتصاد جهانی منجر شود. اما نظریه نقطه اوج نفتی درباره موضوع افزایش تقاضا در برابر میزان تولید بحث می کند بر اساس این نظریه زمانی فرا خواهد رسید که تقاضای این منبع انرژی از میزان تولید آن پیشی خواهد گرفت. به گزارش مهر، برخی معتقدند این پدیده در حال حاضر آغاز شده است اما برخی دیگر آغاز آن را سال ۲۰۱۲ اعلام کرده اند. با این همه و با وجود تلاش برای تولید منابع جایگزین انرژی احتمال وقوع این پدیده ۴ از ۱۰ محاسبه شده است.
۷) نابودی نسل زنبورها
۳۶ درصد از کندوهای زنبور در ایالات متحده در زمستان ۲۰۰۸ به دلیل اختلالی به نام اختلال نابودی کلونی زنبورها از بین رفتند. این اختلال که طی آن تمامی زنبورهای کارگر یک کندو به صورت ناگهانی می میرند و تنها زنبور ملکه به جا می ماند در چندین کشور اروپایی از جمله فرانسه، بلژیک، ایتالیا، پرتغال و اسپانیا رواج یافته است. تاکنون دلایلی مانند آفتها، تغییرات شدید جوی و امواج تلفن همراه عوامل بروز این اختلال اعلام شده اند اما تاثیر هیچ یک از آنها تاکنون به اثبات نرسیده است و از آنجایی که تاکنون درمانی موثر نیز برای کنترل این اپیدمی ارائه نشده است، پیش بینی می شود نظریه انقراض زنبورها به زودی به واقعیتی تلخ تبدیل شود. با توجه به این حقیقت که پرورش بسیاری از محصولات کشاورزی از جمله سویا، پنبه، دانه های روغنی مانند بادام، انگور، سیب و گلهای آفتابگردان نیازمند حضور زنبورها بوده و فعالیتهای این حشرات کوچک بر روی تولید ۳۰ درصد از غذای جهان تاثیری مستقیم به جا می گذارد، بالاترین احتمال نابودی حیات در اثر پدیده ای طبیعی به این نظریه ارائه شده و ۷ از ۱۰ تخمین زده شده است.

سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 266 تاريخ : پنجشنبه 1 مهر 1389 ساعت: 18:46

محلولی که در آن ، جسم حل‌شده به صورت مولکول یا یون با جسم حل‌نشده در حال تعادل باشد، آن را "اشباع شده" می گویند. حال اگر محلولی بیش از مقدار اشباع حل‌شونده داشته باشد، آن را "فوق‌ اشباع" می‌نامند که محلولی‌است ناپایدار.
● محلول محلولها ، مخلوطهایی همگن‌اند. محلولها را معمولا بر حسب حالت فیزیکی آنها طبقه‌بندی می‌کنند. محلولهای گازی ، محلولهای مایع و محلولهای جامد را می‌توان تهیه کرد. قانون فشارهای جزئی دالتون رفتار محلولهای گازی را که هوا متداولترین آنهاست، بیان می‌کند. بعضی از آلیاژها محلولهای جامدند. سکه‌های نقره‌ای محلولهایی از مس و نقره‌اند و برنج محلولی جامد از روی در مس است. هر آلیاژی محلولی جامد نیست، بعضی از آلیاژها مخلوطهایی ناهمگن‌اند و بعضی دیگر در زمره ترکیبهای بین‌فلزی به شمار می‌آیند. محلولهای مایع متداولترین محلولها هستند و احتمالا بیشترین کاربرد را توسط شیمیدانها در بررسی‌های شیمیایی دارند.
● ماهیت محلولها معمولا جزئی از یک محلول را که از لحاظ کمیت بیش از اجزای دیگر است، حلال و سایر اجزا را حل شده (یا حل شونده) می‌گوییم. اطلاق این اصطلاحات اختیاری‌است و دقت چندانی ندارد. گاهی آسانتر آن است که جزئی از محلول را با آن که مقدارش کم است، حلال بنامیم و گاهی اصلا اطلاق نام حلال و حل شده به اجزای یک محلول (مثلا محلولهای گازی) چندان اهمیتی ندارد. بعضی از مواد به هر نسبت در یکدیگر حل می‌شوند. امتزاج پذیری کامل از ویژگی‌های اجزای تمام محلولهای گازی و بعضی از اجزای محلولهای مایع و جامد است. ولی غالبا ، مقدار ماده‌ ای که در حلال معینی حل می‌شود، محدود است. انحلال پذیری یک ماده در یک حلال مخصوص و در دمای معینی بیشترین مقداری از آن ماده است که در مقدار معینی از حلال حل می‌شود و یک سیستم پایدار بوجود می‌آورد.
● غلظت برای یک محلول معین ، مقدار ماده حل‌شده در واحد حجم محلول را غلظت ماده حل‌شده می‌گوییم.
● محلولهای رقیق و غلیظ محلولهایی که غلظت ماده حل‌شده آنها نسبتا کم است، محلولهای رقیق نامیده می‌شوند و آنهایی را که غلظت نسبتا زیاد دارند، محلولهای غلیظ می‌گوییم.
● محلول اشباع یا سیر شده اگر به مقداری از یک حلال مایع ، مقدار زیادی از ماده حل‌شده (بیشتر از آنچه معمولا حل می‌شود) بیفزاییم، بین ماده حل‌شده و ماده حل‌شونده باقیمانده تعادل برقرار می‌شود: ماده حل‌شده <----------> ماده حل‌شونده باقیمانده ماده حل‌شونده باقیمانده ممکن است جامد ، مایع یا گاز باشد. در تعادل چنین سیستمی ، سرعت انحلال ماده حل‌شونده برابر با سرعت خارج شدن ماده حل‌شده از محلول است. بنابراین در حالت تعادل ، غلظت ماده حل‌شده مقداری ثابت است. چنین محلولی را محلول اشباع یا سیرشده می گوییم و غلظت آن ، برابر با انحلال پذیری ماده حل‌شونده مورد نظر است.
● تعادل پویا وجود اینگونه تعادل های پویا (دینامیک)، از طریق آزمایش نشان داده شده‌است. اگر بلورهای کوچک از یک ماده حل شونده را به محلول سیر شده همان ماده اضافه نماییم، ملاحظه می‌کنیم که اندازه و شکل بلورها تغییر می‌کند. در صورتی که در تمام طول آزمایش، غلظت محلول سیرشده تغییری نمی‌کند و مقدار اضافی ماده حل‌شونده نیز افزایش یا کاهش نمی‌یابد.
● محلول فوق اشباع یا ابر سیرشده غلظت ماده حل‌شده در یک محلول سیرنشده کمتر از غلظت آن در یک محلول سیرشده است. اما گاهی می‌توان از یک ماده حل‌شونده جامد ، محلولی ابر سیرشده تهیه کرد که در آن، غلظت ماده حل‌شده بیشتر از غلظت آن در محلول سیرشده است. این محلول ابر سیرشده یا فوق اشباع ، حالتی نیم پایدار دارد و اگر مقدار بسیار کمی از ماده حل‌شونده خالص بدان افزوده شود، مقداری از ماده حل‌شده که بیش از مقدار لازم برای سیر شدن محلول در آن وجود دارد، رسوب می‌کند.
سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 237 تاريخ : پنجشنبه 1 مهر 1389 ساعت: 18:38

کروژن به مواد آلی فاسد نشده در رسوبها گفته می‌شود. کروژن در حلالهای متعارف مواد نفتی مانند بی‌سولفید کربن غیر قابل حل است. کروژن مشتمل بر کربن ، هیدروژن و اکسیژن بوده و به مقدار کمتر دارای سولفید و گاز ازت می‌باشد. دیدکلی کروژنها مواد آلی رسوبی شکننده‌ای هستند که در حلالهای مواد آلی غیرمحلول هستند و دارای ساختمان پلیمری می‌باشند.


کروژن به مواد آلی فاسد نشده در رسوبها گفته می‌شود. کروژن در حلالهای متعارف مواد نفتی مانند بی‌سولفید کربن غیر قابل حل است. کروژن مشتمل بر کربن ، هیدروژن و اکسیژن بوده و به مقدار کمتر دارای سولفید و گاز ازت می‌باشد. دیدکلی کروژنها مواد آلی رسوبی شکننده‌ای هستند که در حلالهای مواد آلی غیرمحلول هستند و دارای ساختمان پلیمری می‌باشند. مواد آلی شکننده‌ای که در حلالهای آلی محلول باشند، بیتومن نامیده می‌شوند. ولی کروژنها را می‌توان توسط اسیدهایی مانند HCL و HF از سنگهای رسوبی باز پس گرفت. همچنین ممکن است توسط روش دانسیته و استفاده از مایعات سنگین بتوان کروژن را جد اساخت. چون کروژن نسبت به کانیهای دیگر سبک بوده و وزن مخصوص کمتری دارد. روشهای مطالعه کروژن تمرکز کروژن بوجود آمده را می‌توان با میکروسکوپهای با نور عبوری یا انعکاسی مورد بررسی قرار داد و هویت بیولوژیکی و منشا و نحوه بوجود آمدن اولیه آنها را مطالعه نمود. همچنین با استفاده از میکروسکوپهای با نور ماورای بنفش و مشاهده کردن رنگهای فلورسانس ، اجزا اصلی تشکیل دهنده کروژنها را مشخص ساخت و از اسپکتروسکوپهای مادون قرمز نیز جهت بررسی ترکیب شیمیایی و ساختمانی کروژنها کمک گرفت. تجزیه کروژن مولکولهای بزرگ و پیچیده کروژن به سختی قابل تجزیه بوده ولی در اثرحرارت دادن در اتمسفر به ذرات کوچکتری شکسته می‌شوند که بعدا آنها را می‌توان توسط دستگاههای کروماتوگرافی گازی و اسپکترومترهای جرمی تجزیه نمود. تغییرشکل کروژنهای مدفون در اثر افزایش حرارت تبدیل کروژنها به نفت و گاز فرایندی است که به درجه حرارت بالایی نیازمند است. برای شروع تبدیل مواد حیوانی و گیاهی آلی به هیدروکربنها درزیرفشار 1-2 کیلومتر رسوب ، حرارتی درحدود 70-50 درجه سانتیگراد لازم است. درجه حرارت نهایی برای این تبدیل که بلوغ یا مچوراسیون نامیده می‌شود. حتی به بیش از 150 درجه سانتیگراد می‌رسد. لازم به ذکر است که در نواحی با گرادیان زمین گرمایی بیشتر ، به عنوان مثال نواحی با جریان حرارتی بالا ، امکان دارد مواد آلی درعمق کمتری به درجه بلوغ (مچوریتی) برسند. تاثیر فشار بر ساختمان کروژنها با افزایش حرارت در اثر افزایش بار رسوبی فوقانی عاملهای باندی C- C مولکولهای آلی موجود در کروژن شکسته می‌شوند و گاز نیز در این مرحله تشکیل می‌شود. بنابراین با بالا رفتن حرارت همگام با افزایش فشار ، باندهای C- C بیشتری در کروژن و مولکولهای هیدروکربنی که قبلا تشکیل شده بودند، شکسته می‌شود. این شکستگی راهنمایی برای تشکیل هیدروکربنهای سبک تر ، از زنجیره‌های هیدروکربنی طویل و از کروژن است. جدا شدن متان و دیگر هیدروکربنها سبب می‌شود که کروژن باقیمانده نسبتا از کربن غنی شود. زیرا در آغاز ، کروژنهای تیپ 1و 2 نسبت H/C برابر 1.7 و 1.3 دارند. دیاژنز کروژن شروع دیاژنز با درجه حرارت 70-60 صورت می‌گیرد و ازدیاد درجه حرارت تا زمانی که نسبت H/C =0.6 و نسبت O/C =0.1 باشد تا حدود 150 درجه سانتیگراد ادامه می‌یابد. در درجه حرارتهای بیشتر تمام زنجیره‌های هیدروکربنی طویل تقریبا شکسته می‌شوند و بنابراین باقیمانده آن بطور کلی تنها از گاز متان (گازخشک) می‌باشد و ترکیب کروژن تدریجا به سمت کربن خالص میل خواهدکرد. ( H/C=0 ) محاسبه مچوریتی محاسبه مچوریتی (به بلوغ رسیدن) سنگ مادر برای پیشگویی اینکه چه سنگهای مادری برای تولید نفت بقدر کافی رسیده هستند و همچنین جهت محاسبه کامپیوتری و طرح ریزی بکار می‌رود که اینها یک قسمت مهم از آنالیز حوضه برای اکتشافات نفت می‌باشند و مهمترین بهره از این محاسبات تعیین تاریخچه فرونشینی است که از ثبت چینه شناسی و تخمین گرادیان زمین گرمایی مشتق می‌شود. بنابراین تاریخچه فرونشینی تابعی از زمان زمین شناسی می‌باشد.
انواع کروژن بطور کلی سه نوع کروژن قابل تشخیص است. وجه تمایز این سه نوع کروژن به نوع ماده آلی تشکیل دهنده و ترکیب شیمیایی آن بستگی دارد.
کروژن نوع اول : این نوع کروژن دارای منشا جلبکی بوده و نسبت هیدروژن به کربن موجود در آن از سایر کروژنها بیشتر می‌باشد ( نسبت هیدروژن به کربن حدود 1.2 تا 1.7 است ).
کروژن نوع دوم : کروژن نوع دوم یا لیپتینیک‌ها نوع حد واسط کروژن محسوب می‌شود. نسبیت هیدروژن به کربن نوع دوم ، بیش از 1 می‌باشد. قطعات سر شده جلبکی و مواد مشتق شده از فیتو پلانکتونها و زئوپلانکتونها متشکلین اصلی (کروژن ساپروپل) کروژن نوع دوم است.
کروژن نوع سوم : کروژن نوع سوم یا هومیک دارای نسبت هیدروژن به کربن کمتر از 84 % می‌باشد. کروژن نوع سوم از لیگنیت و قطعات چوبی گیاهان که در خشکی تولید می‌شود به وجود می‌آید. مراحل تشکیل کروژن مواد آلی راسب شده در حوضه‌های رسوبی با گذشت زمان در لابه‌لای رسوبات دفن می‌شود. ازدیاد عمق دفن‌شدگی با افزایش فشار و دمای محیط ارتباط مستقیم دارد. تی‌سوت ( 1977) تحولات مواد آلی در مقابل افزایش عمق را تحت سه مرحله به شرح زیر تشریح می‌کند : مرحله دیاژنز تحولات مواد آلی در مرحله دیاژنز در بخشهای کم عمق‌تر زیر زمین و تحت دما و فشار متعارف انجام می‌شود. این تحولات شامل تخریب بیولوژیکی توسط باکتریها و فعل و انفعالات غیر حیاتی می‌باشد. متان ، دی‌اکسید کربن و آب از ماده آلی جدا شده و مابقی به صورت ترکیب پیچیده هیدروکربوری تحت عنوان کروژن باقی می‌ماند. در مرحله دیاژنز محتویات اکسیژن ماده آلی کاسته می‌شود ولی نسبت هیدروژن به کربن ماده‌ آلی کم و بیش بدون تغییر باقی می‌ماند.
• تاثیر مرحله دیاژنز در بوجود آمدن هیدروکربنها : در اوائل مرحله دیاژنز مقداری از مواد جامد از قبیل خرده فسیلها و یا کانیهای کوارتز و کربنات کلسیم و … ، ابتدا حل شده بعدا از آب روزنه‌ای اشباع گشته ، سپس به همراه سولفورهای آهن - سرب و روی و مس و غیره دوباره رسوب می‌کنند. در این مرحله مواد آلی نیز به سوی تعادل می‌روند. یعنی اول در اثر فعالیت باکتریها مواد آلی متلاشی شده و بعدا همزمان با سخت شدن رسوبات (سنگ شدگی) این مواد نیز پلیمریزه شده و مولکولهای بزرگتری را تشکیل داده سپس به تعادل می‌رسند که در این حالت تعادل آنها را کروژن می‌نامند. مرحله کاتاژنز تحولات مواد آلی در مرحله کاتاژنز در عمق بیشتر تحت دمای زیادتر صورت می‌گیرد. جدایش مواد نفتی از کروژن در مرحله کاتتاژنز به وقوع می‌پیوندد. در ابتدا نفت و سپس گاز طبیعی از کروژن مشتق می‌شود. نسبت هیدروژن به کربن ماده آلی کاهش یافته ولی در مقدار اکسیژن به کربن تغییر عمده‌ای صورت نمی‌گیرد.
• تاثیر مرحله کاتاژنز در بوجود آمدن هیدروکربنها : در این مرحله مواد آلی تغییرات زیادی پیدا می‌کنند و حین تغییر وضع مداوم مولکولی در کروژنها در ابتدا نفتهای سنگین ، بعدا نفتهای سبک و در آخر گازهای مرطوب تولید می‌شوند. در آخر مرحله کاتاژنز تقریبا تمامی شاخه‌های زنجیری هیدروکربنها از مولکول کروژن جدا شده و مواد آلی باقیمانده در مقایسه با زغال سنگها از نظر درجه بلوغ ، شبیه به آنتراسیت بوده و ضریب انعکاسی بیش از 2% دارند. مرحله متاژنز تحولات ماده آلی در مرحله متاژنز تحت دما و فشار بالاتر نسبت به مراحل قبلی انجام می‌شود. بقایای هیدروکربن بخصوص متان از ماده آلی جدا می‌شود. نسبت هیدروژن به کربن کاهش یافته ، به نحوی که در نهایت کربن به صورت گرافیت باقی خواهد ماند. تخلخل و تراوایی سنگ در این مرحله به حد قابل چشم پوشی می‌رسد.
• تاثیر مرحله متاژنز در بوجود آمدن هیدروکربنها : در مرحله متاژنز و متامورنیسم رسوبات در عمق بیشتر و تحت تاثیر حرارت و فشار بیش از حد قرار دارند. در این مرحله کانیهای رسی ، آب خودشان را از دست داده و در نتیجه تبلور مجدد در بافت اصلی سنگ تغییرات بوجود می‌آید. در این مرحله کروژن باقی مانده (موادآلی باقی مانده) تبدیل به متان و کربن باقیمانده می‌شود. این مواد را می‌توان قابل قیاس با تبدیل زغال سنگ به آنتراسیت دانست که ضریب انعکاسشان تا 4% می‌رسد. بالاخره در آخراین مرحله باقیمانده مواد آلی که به صورت کربن باقی مانده در آمده بود، تبدیل به گرافیت می‌شود. رسیدگی کروژن نفت و گاز در مرحله کاتاژنز از کروژن نیمه رسیده مشتق می‌شوند. اشتقاق هیدروکربور از کروژن نارس امکان پذیر نیست. به دنبال رسیدگی کروژن در ابتدا نفت و سپس گاز طبیعی از کروژن جدا می‌شود. هنگامی که کروژن کاملا برسد دیگر نفت و گازی از آن به وجود نمی‌آید. رسیدگی کروژن به دما ، زمان و احتمالا فشار بستگی دارد. تولید عمده نفت از کروژن در دمای 60 تا 120 درجه سانتیگراد صورت می‌گیرد. تولید عمده گاز از کروژن در دمای 120 تا 225 درجه سانتیگراد است. کروژن در دمای بالاتر از 230 درجه سانتیگراد کلیه مواد هیدروکربوری خود را از دست می‌دهد و تنها به صورت گرافیت باقی می‌ماند.
سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 263 تاريخ : پنجشنبه 1 مهر 1389 ساعت: 18:34

اضافه كردن تركیبات سرب‌دار ( تترا انیل سرب) TEL به بنزین به دو علت انجام می‌گیرد . 1. این ماده بعنوان ضد كوبش (تق‌تق كردن) موتور عمل می‌كند . 2. از احتراق تركیبات سرب‌دار ، سرب روی دیواره محفظه احتراق می‌نشیند و به عنوان روانكار از سایش سیت سوپاپ جلوگیری می‌كند .
وجود این ماده در بنزین از دو نظر اشكال ایجاد می‌كند . 1. برای سلامتی انسان خصوصاً اطفال و زنان باردار مضر است ( باعث بروز عقب‌ماندگی ذهنی در اطفال می شود) 2. وجود این تركیبات امكان استفاده از كاتالیزورهای ضدآلودگی مانند كنورتور (دستگاه تبدیل كننده گازهای مضر به گازهای بدون خطر كه در انتهای اگزوز نصب می‌شود) را غیر ممكن می‌سازد .
استفاده از بنزین بدون سرب باعث جلوگیری از زنگ زدن قطعات موتور ، كاهش رسوبات جامد در موتور كاهش فرسایش مالشی در سنگهای پیستون ، كاهش میزان چسبندگی و گرانروی روغن و در نتیجه كاهش مصرف سوخت ، جلوگیری از كثیف شدن شمع‌ها و موارد دیگری كه در اثر وجود سرب ایجاد می شود . اشكال عمده بنزین بدون سرب این است كه در موتورهایی كه دارای سر سیلندر چدنی هستند علاوه بر ایجاد رسوب در محفظه احتراق باعث فرورفتگی سوپاپ ، سایش سیت سوپاپ و باعث تغییراتی در سوپاپ می‌شود كه نتواند بدرستی بر روی سیت قرار گیرد . بنابراین هیدروكربنهای سوخته و محصولات احتراق به اگزوز نشت پیدا كرده و آلودگی هوا را افزایش می‌دهد و از طرف دیگر مصرف سوخت بتدریج افزایش می یابد و عملكرد موتور در حالت در جا نامطلوب می‌گردد . همچنین احتمال داغ شدن بیش از حد سوپاپ و خرابی آن بیشتر می‌شود . امروزه جهت رفع خوردگی سیت سوپاپ در سیلندرهای چدنی و آلومینیمی از بوش‌های سخت شده كه در مقابل عوامل شیمیایی خورنده مقاوم هستند استفاده می گردد كه قابلیت استفاده از بنزین بدون سرب را داشته باشد . بیشتر اتومبیلهایی كه برای بنزین معمولی طراحی شده‌اند ( درجه اكتان بنزین 89) با بنزین بدون سرب (درجه اكتاب87) كاركرد خوبی از خود نشان می‌دهند . با توجه به اینكه درجه اوكتان بنزین سرب‌دار در ایران حدود 93 است مصرف آن در موتورهایی چدنی قدیمی اشكال ایجاد می‌كند كه جهت رفع این مشكل از مكمل بنزین كه دارای ماده MTBE( میتل تترابوتیل اتر) است استفاده می‌گردد . این ماده باعث تنظیم سرعت چرخش سوپاپ ، كاهش نیروی وارده از طرف سوپاپ برسیت و افزایش قابلیت انتقال حرارت سوپاپ با سرد كردن سطح سوپاپ می‌شود از طرف دیگر رسوبات محفظه احتراق زیاد می‌گردد كه این رسوبات درجه اكتان بنزین را بالا برده ولی آلودگی ناشی از هیدروكربنهای سوخته را افزایش می‌دهد . بنابراین تأثیر عمده بنزین بدون سرب در عملكرد موتور افزایش عمر آن بوده ، مانع از زندگی و خوردگی موتور می‌گردد . و تأثیر بنزین ، افزایش عدد اكتان ( بهسوزی) و تنظیم موتور و جلوگیری از خرابی سیت سوپاپ‌هاست . لازم به تذكر است كه هیچ ماده دیگری نمی‌تواند عملكرد بنزین را داشته باشد و نباید به بنزین غیر از آن اضافه گرد .
سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 235 تاريخ : پنجشنبه 1 مهر 1389 ساعت: 18:32

در دو دهه اخیر، پیشرفتهای تكنولوژی وسایل و مواد با ابعاد بسیار كوچك به دست آمده است و به سوی تحولی فوق العاده كه تمدن بشر را تا پایان قرن دگرگون خواهد كرد ، پیش می رود . برای احساس اندازه های مادون ریز ، قطر موی سر انسان را كه یك دهم میلیمتر است در نظر بگیرید ، یك نانومتر صدهزار برابر كوچكتراست 9- 10متر . تكنولوژی و مهندسی در قرن پیش رو با وسایل ، اندازه گیریها و تولیداتی سروكار خواهد داشت كه چنین ابعاد مادون ریزی دارند .
درحال حاضر پروسه های در ابعاد چند مولكول قابل طراحی و كنترل است . همچنین خواص مكانیكی ، شیمیایی ، الكتریكی ، مغناطیسی ، نوری و... مواد در لایه ها در حدود ابعاد نانومتر قابل درك و تحلیل و سنجش است .

تكنولوژی درقرن گذشته در هرچه ریزتر كردن دانه های بزرگتر پیشرفت چشمگیری داشت ، بطوریكه به مزاح گفته شد كه دیگر كشف ذرات ریز اتمی ((Sub-Atomic)) نه تنها جایزه نوبل ندارد ، بلكه به آن جریمه هم تعلق می گیرد ! تكنولوژی نو درقرن حاضر مسیر عكس را طی می كند . یعنی مواد مادون ریز را باید تركیب كرد تا دانه های بزرگتر كارآمد به وجود آ ورد .
درست همان روشی كه در طبیعت برای تولید كردن حاكم است . مجموعه های طبیعی ، تركیبی از دانه های مادون ریز قابل تشخیص با خواص مشابه و یا متفاوت با اندازه های در حدود نانو است .


در دو دهه اخیر، پیشرفتهای تكنولوژی وسایل و مواد با ابعاد بسیار كوچك به دست آمده است و به سوی تحولی فوق العاده كه تمدن بشر را تا پایان قرن دگرگون خواهد كرد ، پیش می رود . برای احساس اندازه های مادون ریز ، قطر موی سر انسان را كه یك دهم میلیمتر است در نظر بگیرید ، یك نانومتر صدهزار برابر كوچكتراست 9- 10متر . تكنولوژی و مهندسی در قرن پیش رو با وسایل ، اندازه گیریها و تولیداتی سروكار خواهد داشت كه چنین ابعاد مادون ریزی دارند .
درحال حاضر پروسه های در ابعاد چند مولكول قابل طراحی و كنترل است . همچنین خواص مكانیكی ، شیمیایی ، الكتریكی ، مغناطیسی ، نوری و... مواد در لایه ها در حدود ابعاد نانومتر قابل درك و تحلیل و سنجش است .

تكنولوژی درقرن گذشته در هرچه ریزتر كردن دانه های بزرگتر پیشرفت چشمگیری داشت ، بطوریكه به مزاح گفته شد كه دیگر كشف ذرات ریز اتمی ((Sub-Atomic)) نه تنها جایزه نوبل ندارد ، بلكه به آن جریمه هم تعلق می گیرد ! تكنولوژی نو درقرن حاضر مسیر عكس را طی می كند . یعنی مواد مادون ریز را باید تركیب كرد تا دانه های بزرگتر كارآمد به وجود آ ورد .
درست همان روشی كه در طبیعت برای تولید كردن حاكم است . مجموعه های طبیعی ، تركیبی از دانه های مادون ریز قابل تشخیص با خواص مشابه و یا متفاوت با اندازه های در حدود نانو است .
اثر تحقیقات در فناوریهای مادون ریز هم اكنون در درمان بیماریها و یا دست یافتن به مواد جدید به ظهور رسیده است . موارد بسیاری در مرحله تحقیقات كاربردی و آزمایشی است .اكنون ساخت رایانه های بسیار كوچكتر و میلیونها بار سریعتر در دستور كار شركتهای تحقیقاتی قرار دارد .
در بیانی كوتاه نانوتكنولوژی یك فرایند تولید مولكولی است . همانطور كه طبیعت مجموعه ها را بطور خودكار مولكول به مولكول ساخته و روی هم مونتاژ كرده است ، ما هم باید برای تولید محصولات جدید ، با این اعتقاد كه هرچه در طبیعت تولید شده قابل تولید در آزمایشگاه نیز هست ، نظیر طبیعت راهی پیدا كنیم . البته منظور این نیست كه چند هسته از مواد راپیدا كنیم و با رساندن انرژی و خوراك پس از چند سال یك نیروگاه از آن بسازیم كه شهری را برق دهد . بلكه برای تركیب و تكامل خودكار تولیدات مادون ریزكه به نحوی در مجموعه های بزرگتر مصرف دارد ، راهی بیابیم . در اندازه های مادون ریز ، روشها و ابزارآلات متعارف فیزیكی مانند تراشیدن و خم كردن و سوراخ كردن و...جوابگو تیستند .
برای ساختن ماشینهای ملكولی باید روش پروسه های طبیعی را دنبال كرد .
با تهیه نقشه های ساختاری بدن یعنی آرایش ژنها و DNA كه ژنم نامیده شده است و به موازات آن دست یافتن به تكنولوژی مادون ریز ، در دراز مدت تحولات بسیاری در هستی ایجاد خواهد شد . تولید مواد جدید ، گیاهان ، جانداران و حتی انسان متحول خواهد شد . اشكالات ساختاری موجودات در طبیعت رفع می شود و با تركیب و خواص اورگانیك گیاهان و جانوران ، موجودات جدیدی با خواص فوق العاده و شخصیتهای متفاوت بوجود خواهد آمد .آینده علوم و مهندسی كه چندین گرایشی Multi- Disciplinary )) است ، به طرف تولید ماشینهای مولكولی سوق داده خواهد شد تا در نهایت بتواند مجموعه های كارآیی از پیوندهای ارگانیك و سایبریك را عرضه نماید .
هستی را به رایانه ( سخت افزار ) و برنامه ( نرم افزار ) كه دو پدیده مختلف ولی ادغام شده هستند ، می توان تشبیه كرد . سخت افزار مصداق ماده ( اغلب اتم هیدروژن ) و نرم افزار یا برنامه ، قابلیت نهفته در خلقت آن است .
اتم به نظر ساده و ابتدایی هیدروژن در طی میلیاردها سال با قابلیت نهفته در خود توانسته است میلیونها نوع آرایش مختلف را در هستی بوجود آورد . بشر از بوجود آوردن اساس ماده عاجز است . ولی در برنامه ریزیهای جدید و یافتن اشكال دیگری از آنچه در طبیعت وجود دارد ، پیش خواهد رفت . طبیعت را خواهد شناخت و به اصطلاح ، قفلهای شگفت آور آن را باز خواهد كرد . احتمالا انسان در شرایط مناسبتری از درجه حرارت و فشار كه درتشكیل طبیعی مواد مختلف از هیدروژن لازم است ، بتواند اتمهای مورد نباز خود را تولید كند ، سیارات دیگری را در نهایت در اختیار بگیرد و بعید نیست كه نواده های دوردست ما بتوانند در نیمه های راه ابدیت در اكثر نقاط جهان هستی و كهكشانها سكنی گزینند.
به احتمال زیاد قبل از پایان هزاره سوم انسانها در بدن خود انواع لوازم مصنوعی و دیجیتالی راخواهند داشت. . از بیماری ، پیری ، درد ستون فقرات ، كم حافظه ای و... رنج نخواهند برد .قابلیت فهم و تحلیل اطلاعات در مغز آنها در مقایسه با امروز بی نهایت خواهد شد . در هزاره های آینده انسانهای طبیعی مانند امروز احتمالا برای مطالعات پژوهشی نگهداری شده و به نمونه های آزمایشگاهی و بطور حتم قابل احترام تبدیل خواهند شد و مردمان آینده از اینهمه درد و ناراحتی كه اجداد آنها در هزاره های قبل كشیده اند ، متعجب و متاثر خواهند بود .
اكنون جا دارد همگام با تحولات جدید در مهندسی و علوم ، دانشگاهها و مراكز تحقیقاتی بطور جدی به پژوهشهای تكنولوژی مادون ریز مشغول شوند تا حداقل ما هم بتوانیم مرزهای دانش روز را به نسلهای آینده تحویل دهیم و در تشكلهای جدید هستی سهمی داشته باشیم . باشد هرچه زودتر به خود آییم و عمق شكوهمند و معجزه آسای اندیشه بشررا دریابیم و از كوتاه بینی و افكار فرسوده موروثی فاصله بگیریم . گفته شیخ اجل سعدی در آینده مصداق واقعی تری خواهد داشت :
چه انتظاری باید از نانوتكنولوژی داشت :
این تكنولوژی جدید توانایی آن را دارد كه تاثیری اساسی بر كشورهای صنعتی در دهه های آینده بگذارد . در اینجا به برخی از نمونه های عملی در زمینه نانوتكنولوژی كه بر اساس تحقیقات و مشاهدات بخش خصوصی به دست آمده است ، اشاره می شود .
انتظار می رود كه مقیاس نانومتر به یك مقیاس با كارایی بالا و ویژگیهای منحصربفرد ، طوری ساخته خواهند شد كه روش شیمی سنتی پاسخگوی این امر نمی تواند باشد .
• نانوتكنولوژی می تواند باعث گسترش فروش سالانه 300 میلیارد دلار برای صنعت نیمه هادیها و 900 میلیون دلار برای مدارهای مجتمع ، طی 10 تا 15 سال آینده شود .
• نانوتكنولوژی ، مراقبتهای بهداشتی ، طول عمر ، كیفیت و تواناییهای جسمی بشر را افزایش خواهد داد .
• تقریبا نیمی از محصولات دارویی در 10 تا 15 سال آینده متكی به نانوتكنولوژی خواهد بود كه این امر ، خود 180 میلیارد دلار نقدینگی را به گردش درخواهد آورد .
• كاتالیستهای نانوساختاری در صنایع پتروشیمی دارای كاربردهای فراوانی هستند كه پیش بینی شده است این دانش ، سالانه 100 میلیارد دلار را طی 10 تا 15 سال آینده تحت تاثیر قرار دهد .
• نانوتكنولوژی موجب توسعه محصولات كشاورزی برای یك جمعیت عظیم خواهد شد و راههای اقتصادی تری را برای تصویه و نمك زدایی آب و بهینه سازی راههای استفاده از منابع انرژیهای تجدید پذیر همچون انرژی خورشیدی ارائه نماید . بطور مثال استفاده از یك نوع انباره جریان گذرا با الكترودهای نانولوله كربنی كه اخیرا آزمایش گردید ، نشان داد كه این روش 10 بار كمتر از روش اسمز معكوس ، آب دریا را نمك زدایی می كند .
• انتظار می رود كه نانوتكنولوژی نیاز بشر را به مواد كمیاب كمتر كرده و با كاستن آلاینده ها ، محیط زیستی سالمتر را فراهم كند . برای مثال مطالعات نشان می دهد در طی 10 تا 15 سال آینده ، روشنایی حاصل از پیشرفت نانوتكنولوژی ،مصرف جهانی انرژی را تا 10 درصد كاهش داده ، باعث صرفه جویی سالانه 100 میلیارد دلار و همچنین كاهش آلودگی هوا به میزان 200 میلیون تن كربن شود.
در چند سال گذشته بازارچند میلیارد دلاری برپایه نانوتكنولوژی كسترش یافته اند . برای مثال در ایالات متحده ، IBM برای هد دیسكهای سخت ، یك سری حسگرهای مغناطیسی را ابداع كرده است .
Easte Kodak و 3M تكنولوژی ساخت فیلمهای نازك نانو ساختاری را به وجود آورده اند . شركت Mobil كاتالیستهای نانو ساختاری را برای دستگاههای شیمیایی تولید كرده است و شركت Merck ، داروهای نانوذره ای را عرضه كرده است . تویوتا در ژاپن مواد پلیمری تقویت شده نانوذره ای را برای خودروها و Samsung Electronics در كره ، در حال كار بر روی سطح صفحات نمایش توسط نانولوله های كربنی هستند . بشر درست در ابتدای مسیر قرار دارد و فقط چندین محصول تجاری از نانوساختارهای یك بعدی بهره می گیرند ( نانو ذرات ، نانو لوله ها ، نانو لایه و سوپر لاستیكها ) . نظزیات جدید و روشهای مقرون به صرفه تولید نانوساختارهای دو و سه بعدی از موضوعات مورد بررسی آینده می باشند.
نانو تكنولوژی یا كاربرد فناوری در مقیاس یك میلیونیم متر، جهان حیرت انگیزی را پیش روی دانشمندان قرار داده است كه در تاریخ بشریت نظیری برای آن نمی توان یافت. پیشرفتهای پرشتابی كه در این عرصه بوقوع می پیوندد، پیام مهمی را با خود به همراه آورده است: بشر در آستانه دستیابی به توانایی های بی بدیلی برای تغییر محیط پیرامون خویش قرار گرفته است و جهان و جامعه ای كه در آینده ای نه چندان دور به مدد این فناوری جدید پدیدار خواهد شد، تفاوت هایی بنیادین با جهان مالوف آدمی در گذشته خواهد داشت.
به گزارش ایرنا نانو تكنولوژی نظیر هر فناوری دیگری چونان یك تیغ دولبه است كه می توان از آن در مسیر خیر و صلاح و یا نابودی و فنا استفاده به عمل آورد. گام اول در راه بهره گیری از این فناوری شناخت دقیق تر خصوصیات آن و آشنایی با قابلیت های بالقوه ای است كه در خود جای داده است. در خصوص نانو تكنولوژی یك نكته را می توان به روشنی و بدون ابهام مورد تاكید قرار داد: این فناوری جدید هنوز، حتی برای متخصصان، شناخته شده نیست و همین امر هاله ابهامی را كه آن را در برگرفته ضخیمتر می كند و راه را برای گمانزنی های متنوع هموار می سازد.
كسانی بر این باورند كه این فناوری نظیر هیولایی فرانكشتین در داستان مری شلی و یا همانند جعبه پاندورا در اسطوره های یونان باستان، مرگ و نابودی برای ابنای بشر درپی دارد. در مقابل گروهی نیز معتقدند كه به مدد توانایی های حاصل از این فناوری می توان عالم را گلستان كرد.
در حال حاضر 450 شركت تحقیقاتی- تجاری در سراسر جهان و 270 دانشگاه در اروپا، آمریكا و ژاپن با بودجه ای كه در مجموع به 4 میلیارد دلار بالغ می شود سرگرم انجام تحقیقات در عرصه نانو تكنولوژی هستند. در این قلمرو اتمها و ذرات رفتاری غیرمتعارف از خود به نمایش می گذارند و از آنجا كه كل طبیعت از همین ذرات تشكیل شده، شناخت نحوه عمل آنها، به یك معنا شناخت بهتر نحوه شكل گیری عالم است. به این ترتیب دانشمندانی كه در این قلمرو به كاوش مشغولند، به یك اعتبار با ذهن و ضمیر خالق هستی و نقشه شگفت انگیز او در خلقت عالم آشنایی پیدا می كنند، اما از آنجا كه دانایی توانایی به همراه می آورد، شناسایی رازهای هستی می تواند توان فوق العاده ای را در اختیار كاشفان این رازها قرار دهد. تحقیق در قلمرو نانو تكنولوژی از اواخر دهه 1950 آغاز شد و در دهه 1990 نخستین نتایج چشمگیر از رهگذر این تحقیقات عاید گردید.
از جمله آنكه یك گروه از محققان شركت آی بی ام موفق شدند35 اتم گزنون را بر روی یك صفحه از جنس نیكل جای دهند و با كمك این تك اتمها نامی را بر روی صفحه نیكلی درج كنند. محققان دیگر به بررسی درباره ساختارهای ریز موجود در طبیعت نظیر تار عنكبوت ها و رشته های ابریشم پرداختند تا بتوانند موادی نازك تر و مقاوم تر تولید كنند. در این میان ساخت یك نوع مولكول جدید كربن موسوم به باكمینسترفولرین یا كربن- 60 راه را برای پژوهشهای بعدی هموارتر كرد. محققان با كمك این مولكول كه خواص حیرت انگیز آن هنوز در درست بررسی است، لوله های موئینه ای در مقیاس نانو ساخته اند كه می تواند برای ایجاد ساختارهای مختلف در تراز یك میلیونیم متر مورد استفاده قرار گیرد. بررسی هایی كه در ابعاد نانو بر روی مواد مختلف صورت گرفته و خواص تازه ای را آشكار كرده است. به عنوان مثال ذرات سیلیكن در این ابعاد از خود نور ساطع می كنند و لایه های فولاد در این مقیاس از استحكام بیشتری در قیاس با صفحات بزرگتر این فلز برخوردارند.
برخی شركتها از هم اكنون بهره برداری از برخی یافته های نانوتكنولوژی را آغاز كرده اند. به عنوان نمونه شركت آرایشی اورال از مواد نانو در محصولات آرایشی خود استفاده می كند تا بر میزان تاثیر آنها بیفزاید. ساخت دیودهای نوری با استفاده از مواد نانو موجب می شود تا 80درصد در هزینه برق صرفه جویی شود. توپهای تنیسی كه با كربن 60 ساخته شده و روانه بازار گردیده سبكتر و مستحكمتر از توپهای عادی است. شركتهای دیگر با استفاده از مواد نانو پارچه هایی تولید كرده اند كه با یك بار تكاندن آنها می توان حالت اتوی اولیه را به آنها بازگرداند و همه چین و چروكهایشان را زایل كرد. با همین یك بار تكان همه گردوخاكی كه به این پارچه ها جذب شده اند نیز پاك می شوند. نوارهای زخم بندی هوشمندی با این مواد درست شده كه به محض مشاهده نخستین علائم عفونت در مقیاس مولكولی، پزشكان را مطلع می سازند.
از همین نوع مواد همچنین لیوانهایی تولید شده كه قابلیت خود- تمیزكردن دارند. لنزها و عدسیهای عینك ساخته شده از جنس مواد نانو ضد خش هستند و یك گروه از محققان تا آنجا پیش رفته اند كه درصددند با مواد نانو پوششهای مناسبی تولید كنند كه سلولهای حاوی ویروسهای خطرناك نظیر ویروس ایدز را در خود می پوشاند و مانع خروج آنها می شود. مهمترین نكته درباره موقعیت كنونی فناوری نانو آن است كه اكنون دانشمندان این توانایی را پیدا كرده اند كه در تراز تك اتمها به بهره گیری از آنها بپردازند و این توانایی بالقوه می تواند زمینه ساز بسیاری از تحولات بعدی شود. یك گروه از برجسته ترین محققان در حوزه نانوتكنولوژی بر این اعتقادند كه می توان بدون آسیب رساندن به سلولهای حیاتی، در درون آنها به كاوش و تحقیق پرداخت. شیوه های كنونی برای بررسی سلولها بسیار خام و ابتدایی است و دانشمندان برای شناخت آنچه كه در درون سلول اتفاق می افتد ناگزیرند سلولها را از هم بشكافند و در این حال بسیاری از اطلاعات مهم مربوط به سیالهای درون سلول یا ارگانلهای موجود در آن از بین می رود.
یك گروه از محققان كه در گروهی موسوم به اتحاد سیستمهای زیستی گرد آمده اند، سرگرم تكمیل ابزارهای ظریفی هستند كه هدف آن بررسی اوضاع و احوال درون سلول در زمان واقعی و بدون آسیب رساندن به اجزای درونی سلول یا مداخله در فعالیت بخشهای داخلی آن است. ابزاری كه این گروه مشغول ساخت آن هستند ردیف هایی از لوله ها یا سیمهای بسیار ظریفند كه قادرند وظایف مختلفی را به انجام برسانند از جمله آنكه هزاران پروتئینی را كه به وسیله سلولها ترشح می شود شناسایی كند. گروههای دیگر از محققان نیز به نوبه خود سرگرم تولید دستگاهها و ابزارهای دیگر برای انجام مقاصد علمی دیگر هستند.
به عنوان نمونه یك گروه از محققان سرگرم تكمیل فیبرهای نوری در ابعاد نانو هستند كه قادر خواهند بود مولكولهای مورد نظر را شناسایی كنند. گروهی نیز دستگاهی را دردست ساخت دارند كه با استفاده از ذرات طلا می تواند پروتئین های معینی را فعال سازد یا از كار بیندازد. به اعتقاد پژوهشگران برای آنكه بتوان از سلولها در حین فعالیت واقعی آنها اطلاعات مناسب به دست آورد، باید شیوه تنظیم آزمایشها را مورد تجدیدنظر اساسی قرار داد. سلولها در فعالیت طبیعی خود امور مختلفی را به انجام می رسانند: از جمله انتقال اطلاعات و علائم و داده ها میان خود، ردوبدل كردن مواد غذایی و بالاخره سوخت و ساز و اعمال حیاتی. یك گروه از روش تازه ای موسوم به الگوی انتقال ابر - شبكه استفاده كرده اند كه ساخت نیمه هادیهای نانومتری به قطر تنها 8 نانومتر را امكان پذیر می سازد. هریك از این لوله های بسیار ریز بالقوه می توانند یك پادتن خاص یا یك اولیگو نوكلئو اسید و یا یك بخش كوچك از رشته دی ان ای بر روی خود جای دهند.
با كمك هر تراشه می توان 1000 آزمایش متفاوت بر روی یك سلول انجام داد. برای دستیابی به موفقیت كامل باید بر برخی از محدودیتها غلبه شود، ازجمله آنكه درحال حاضر برای بررسی سلولها باید آنها را در درون مایعی قرار داد كه مصنوعاً محیط زیست طبیعی سلولها را بازسازی می كند، اما یون موجود در این مایع می تواند سنجنده های موئینه را از كار بیندازد. برای رفع مشكل، محققان سلولها را درون مایعی جای می دهند كه چگالی یون آن كمتر است. گروههای دیگری از محققان نیز در تلاشند تا ابزارهای مناسب در مقیاس نانو برای بررسی جهان سلولها ابداع كنند. یكی از این ابزارها چنانكه اشاره شد یك فیبر نوری است كه ضخامت نوك آن 40 نانومتر است و بر روی نوك نوعی پادتن جا داده شده كه قادر است خود را به مولكول مورد نظر در درون سلول متصل سازد. این فیبر نوری با استفاده از فیبرهای معمولی و تراش آنها ساخته شده و بر روی فیبر پوششی از نقره اندود شده تا از فرار نور جلوگیری به عمل آورد. نحوه عمل این فیبر نوری درخور توجه است.
از آنجاكه قطر نوك این فیبر نوری، از طول موج نوری كه برای روشن كردن سلول مورد استفاده قرار می گیرد به مراتب بزرگتر است، فوتونهای نور نمی توانند خود را تا انتهای فیبر برسانند، درعوض در نزدیكی نوك فیبر مجتمع می شوند و یك میدان نوری بوجود می آورند كه تنها می تواند مولكولهایی را كه در تماس با نوك فیبر قرار می گیرند تحریك كند. به نوك این فیبر نوری یك پادتن متصل است و محققان به این پادتن یك مولكول فلورسان می چسبانند و آنگاه نوك فیبر را به درون یك سلول فرو می كنند. در درون سلول، نمونه مشابه مولكول فلورسان نوك فیبر، این مولكول را كنار می زند و خود جای آن را می گرد. به این ترتیب نوری كه از مولكول فلورسان ساطع می شد از بین می رود و فضای درون سلول تنها با نوری كه به وسیله میدان موجود در فیبر نوری بوجود می آید روشن می شود و درنتیجه محققان قادر می شوند یك تك مولكول را در درون سلول مشاهده كنند.
مزیت بزرگ این روش در آن است كه باعث مرگ سلول نمی شود و به دانشمندان اجازه می دهد درون سلول را در هنگام فعالیت آن مشاهده كنند. نانو تكنولوژی همچنین به محققان امكان می دهد كه بتوانند رویدادهای بسیار نادر یا مولكولهای با چگالی بسیار كم را مشاهده كنند. به عنوان مثال بلورهای مینیاتوری نیمه هادیهای فلزی در یك فركانس خاص از خود نور ساطع می كنند و از این نور می توان برای مشخص كردن مجموعه ای از مولكولهای زیستی و الصاق برچسب برای شناسایی آنها استفاده كرد. به نوشته هفته نامه علمی نیچر چاپ انگلستان یك گروه از محققان دانشگاه میشیگان نیز توانسته اند سنجنده خاصی را تكمیل كنند كه قادر است حركت اتمهای روی را در درون سلولها دنبال كند و به دانشمندان در تشخیص نقایص زیست عصبی مدد رساند.
از ابزارهای در مقیاس نانو همچنین می توان برای عرضه مؤثرتر داروها در نقاط موردنظر استفاده به عمل آورد. در آزمایشی كه بتازگی به انجام رسیده نشان داده شده است كه حمله به سلولهای سرطانی با استفاده از ذرات نانو 100برابر بازده عمل را افزایش می دهد. محققان امیدوارند در آینده ای نه چندان دور با استفاده از نانو تكنولوژی موفق شوند امور داخلی هر سلول را تحت كنترل خود درآورند. هم اكنون گامهای بلندی در این زمینه برداشته شده و به عنوان نمونه دانشمندان می توانند فعالیت پروتئینها و مولكول دی ان ای را در درون سلول كنترل كنند. به این ترتیب نانو تكنولوژی به محققان امكان می دهد تا اطلاعات خود را درباره سلولها یعنی اصلی ترین بخش سازنده بدن جانداران به بهترین وجه كامل سازند.

سایت رشته صنایع شیمیایی...
ما را در سایت سایت رشته صنایع شیمیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرضا فرزادنیا chemis بازدید : 237 تاريخ : پنجشنبه 1 مهر 1389 ساعت: 18:28

نظر سنجی

سایت صنایع شیمیایی...

خبرنامه